خلاصه ماشینی:
"در اینجا نیز از ذکر ابیات یاد شده عذر خواسته و تنها به نمونههای ستایش باستان و ضد عرب در قصیدهء به یاد شهیدان وطن میپردازیم: بعد از آن بینی که تازی بر وطن شد ترکتاز تا زمان بر کام مشتی مردم رسواستی چتر ساسان سایبان ساربانان عرب تاج کسری بر سر هر بیسروبیپاستی گرچه آن غیرت فرو ننشست و آن آتش نمرد لیک مرد آن روح کزو جسم جم احیاستی ظلم و جهل ترک و تازی ظلمت و فحشا فزود ظلم و جهل آری اساس ظلمت و فحشاستی نیست در رگ هیچت از خون شهیدان وطن لا جرم غم شاهد و خون دلت صهباستی مکر خصمت قصهء حب الوطن افسانه ساخت زان بهرغم دوستان مهر تو با اعداستی پیش ما بیگانه،بیگانه است و ما ایرانپرست هر که جز ایرانیان،نه جزو این اعضاستی کورش و دارا به غیرت کورش و دارا شدند این سخن داند هر آن کو در سخن داناستی سعی کن تا در صف فرزند ایرانی شوی ای جوان کاباء ایران را تو از ابناستی3 سرمد که بعدها با حالتی توبهگونه اشعاری در مدح ائمهء اطهار سرود،در قصیدهء دیگری با عنوان سفر عبرتانگیز مصر به مقایسهای مینشیند بین تمدنهای قدیمی مصر و ایران و با اغتنام فرصت تعریف و تمجیدی از حاکمان ایران باستان: درود بر عجم و وارثان مسند جم که هر چه دیدم از ایشان به فر و شان دیدم نه هیچ شاه عجم دعوی خدایی کرد نه هیچ خانهء بت،منزل مغان دیدم شکوه سلطنت و دین و داد با هم بود که از خدای ودیعت خدایگان دیدم ز رسم کورش و خط و کتیبهء دارا به یمن رسم عدالت خط امان دیدم عجم ز دولت دارا هنوز از آن داراست که قدرتش نه به تقدیر آب و نان دیدم4 سرمد مسافرتهایی به پاکستان و ترکیه داشت و در هر جا به مناسبتی اشعاری سرود که اغلب آنها در مجموعهء سرود سرمد توسط وابستهء فرهنگی سفارت پاکستان در ایران جمعآوری و به چاپ سپرده شد(1431 شمسی)."