خلاصه ماشینی:
"مرحوم علامه طباطبائی در آثار ارزشمند خود به اشتباهات تاریخی و خطرناکی که در طول قرون متمادی در این مورد صورت گرفته اشاره کرده و معتقد شدهاند تاویل آیه و باطن آن نهتنها نمیتوانند طردکننده ظاهر باشند بلکه بایستی با حفظ ظهور و در ارتباط با معنی ظاهری و عرفی ملحوظ شوند،و اینکه از قدیم معمول شده مفسرین،تاویل را"معنی خلاف ظاهر"میدانند-به نظر ایشان-باطل است.
پس کسی (مثل من)وقتی قرآن را میخواند گوئی میشنود که خداوند به او میگوید:ای مصطفی،فرزند روح الله،فرزند مصطفی،فرزند احمد هندی خمینی قمی نجفی،ساکن باش تو و همسرت در بهشت-و این بهشت همان زمین است با باغهائی که میتواند داشته باشد02 و از آن بهرگونه خواستید بهره بگیرید ولی به آن گیاه که شاخ و برگ فراوان خود را به هر سو پراکنده است نزدیک مشوید که شما را (از طریق واحد و مستقیم هدایت الهی باز دارد)و به طرق پراکنده(باطل)در اندازد12 بیان مجدد بد نیست پیش از هرگونه قضاوت،یکبار دیگر محتوای قول چهارم را بسادگی و اختصار بیان کنیم،که این خود بمنزله قدرشناسی نسبت به افاضات مولف است: حاصل سخن این بود که:خداوند ابتدا"آدم"را بطور کلی و بیآنکه بر شخص ویژهای منطبق یا از شخص خاصی منصرف باشد،بعنوان خلیفه برای فرشتگان مطرح کرده است،فرشتگان پس از رشتهای اعتراض و تعجب سرانجام با پاسخ" انی اعلم ما لا تعلمون "قانع و به مقتضای حالت تسلیم مطلق نسبت به پروردگار،اعتراض و تعجب را تعطیل و به سجود و تعظیم پرداختهاند."