خلاصه ماشینی:
"با خواندن کتاب به اصل داستان پی بردم و وقتی دریافتم که ویتا خانمی بوده که کاخ گلستان را برای تاجگذاری رضاشاه تزیین کرده است و همچنین وقتی از علاقهء او به سرزمین،مردم،هنر و ادبیات ایران آگاهی یافتم دیگر فقط ارتباطش با ویرجینیا و ولف نبود که مرا به او و شرح حال و نوشتههایش علاقهمند میکرد،بلکه خود او چهرهای شد برجسته که مرا به فکر ترجمهء کتابش انداخت.
آقای نیجل نیکلون-پسر نویسنده-بر چاپ دوم این کتاب(1990)مقدمهای نوشته است بسیار روشنگر و سرگرمکننده که بسیاری ار جزئیات سفر ویتا را که در چاپ اول آن حذف شده بود،بازگو میکند.
در اولین نامهای که ویتا از تهران برای ویرجینیا وولف مینویسد پس از نوشتن آدرس و تاریخ که «تهران،پرشیا نهم مارچ[1936]»است نامه را چنین آغاز میکند:«نمیتوانی تصور کنی که من چقدر از نوشتن آدرس بالا لذت میبرم»1و در شرح سفرش در همان نامه مینویسد:«...
نیجل نیکلسون( Nicolson Nigel )کوچکترین پسر ویتا،در مقدمهای که به چاپ اخیر کتاب«سفری به تهران»نوشته است میگوید«ایران بعد از کرزن مسافری به خود ندیده است که به اندازهء ویتا باریک اندیش بوده و از اقامت در آنجا لذت برده باشد.
ویتا در فصلی از کتاب،بازدید خود را از خزانهء جواهرات سلطنتی ایران که به دعوت وزیر دربار وقت صورت میگیرد چنین توصیف میکند: فکر دیدن جواهرات سلطنتی ایران مرا خیلی به هیجان نیاورده بود زیرا در مدت اقامتم در ایران دریافته بودم که در این مملکت متزلزل حتی اشیاء هم در وضع نامساعدی هستند."