خلاصه ماشینی:
"9 دو نقل دیگر از این مفهوم که توسط دو شخصیت اسلامی قرن سوم بعمل آمده است بلحاظ تفاوت عبارتی و تعبیری که در آنها وجود دارد این حدس را تقویت میکند که مآخذ آنها باید متن دیگری بجز خلاصهء منطق ابن مقفع بوده باشد.
ابن قتیبه در مقدمهء ادب الکاتب خود پس از آنکه گرایشهای معاصر خود را که بجای مطالعه و غور در منابع و آثار دینی به فلسفه و علم اشتغال میورزند مورد خردهگیری قرار میدهد مینویسد: شنیدم که پارهای از پیروان کلام از محمد بن الجهم البرمکی خود خواستند برای آنها از منافع مسألهء حد در منطق سخن بگوید و او گفت معنای این بیان حکیم که«اول در فکر آخر در عمل است و اول در عمل آخر در فکر است»چیست؟از او تأویل کلام خواسته شد و او گفت این مثل به این میماند که کسی به خود بگوید من برای خود مسکنی بسازم.
14 تا پیش از چرخش عمدهء این مفهوم از مقام مقولهای منطقی و تحول آن به مفهومی وجود شناختی دو نقل دیگر از آن را در منابع اسلامی میشناسیم که اگرچه در قالب و زمینهء خاص منطقی نیست ولی هنوز از همان محدودیت برخوردار است و در حقیقت چون موارد پیشین خود بر همان روالی قرار و مدار دارد که یحیی النحوی طرح کرده است.
در کتاب البحث که محتوای آن مؤید اطلاعات عمیق صاحب آن از فلسفه و البته منطق است به روال علی بن ربن الطبری در فردوس الحکمه پس از آنکه رسیدگی به چهار مسألهء مربوط به«وجود»،«چه بود»،«صفات»،و«غایب»موضوع اصلی تحقیق فلسفه شمرده میشود،همانها موضوع دانش طلسمات نیز معرفی شده و بترتیب ضمن بحث از«حالیت»،«ماهیت»،«آئیت»،و«غائیت»در فصل سوم طی گفتگو دربارهء تحول یک مفهوم منطقی ارسطویی به..."