خلاصه ماشینی:
"طولی نکشید که در سال 1947 یک بار دیگر گفتگوها و ماجرای آذربایجانی وانمود ساختن نظامی بر سرزبانها افتاد،ولی این بار شایعات جنبهء حقیقت به خود گرفته بود، زیرا بوسیلهء خبرگزاریهای رسمی همه اطلاع یافته بودند که در آذربایجان شوروی و همچنان در دیگر شهرهای کشور جشن هشتصدمین سالگرد تولد شاعر بزرگوار ایران را با شکوه فراوان برگزار میکنند و او را بزرگترین نوابغ قرون وسطی آذربایجان شوروی معرفی مینمایند.
». آیا باز هم آنها زمان و موقعیت را برای اهداف سیاسی خود مناسب دیدهاند؟یا به آن نتیجه رسیدهاند که ایرانیان نیز تحت تأثیر گویندگان رادیو باکو و دستگاههای تبلیغاتی محافل فرهنگی آذربایجان شوروی قرار گرفته و بالاخره متقاعد شدهاند که یقینا نظامی یکی از بزرگترین شاعران جمهوری آذربایجان شوروی میباشد که تصادفا در ادبیات ایران ظاهر شده است!؟ حتی اگر فرضا قبول کنیم که هموطنان شاعر نیز با این نظر موافق شده باشند،پس دانشمندان ایران جواب آن همه علمای خاورشناس و برجستهء فرانسوی،ایتالیایی، اطریشی،روسی،آلمانی،مجارستانی،و انگلیسی را چگونه خواهند داد که در قرون هفدهم،هجدهم،نوزدهم و نیمهء اول قرن بیستم دربارهء تاریخ ادبیات ایران و همچنین نظامی آثار پر ارزش علمی تألیف کردند،و اکنون سالهاست که دارفانی را وداع گفتهاند.
ولی مهمترین و باشکوهترین مراسمی که به افتخار هشتصد و پنجاهمین سالگرد تولد نظامی در مسکو برگزار شد،جشنوارهای بود که در یکی از تالارهای بزرگ و پرجمعیت پایتخت تشکیل شد و آقای گور باچف رئیس جمهور شوروی و همچنان رهبران دیگر کشور با حضور خود در این مراسم،یک بار دیگر شاعر بزرگوار ایران،نظامی،را در انظار جهانیان نابغهء ادبیات جمهوری آذربایجان معرفی نمودند."