چکیده:
اثر بخش کردن[1]شهرداریها از طریق طراحی ساختار سازمانی[2]متناسب با اندازه شهرها،برای ارائه خدماتی مطلوب و تأمین منافع و حقوق شهروندان هدف اصلی این تحقیق بوده است.از آنجا که بین مأموریت و استراتژی و ساختار سازمانی میبایست رابطهای منطقی وجود داشته باشد و ساختار سازمانی ابزاری است که مدیریت با استفاده از آن به هدفهای سازمانی دست مییابد،در این مطالعه سعی شده است از طریق آزمون آماری رابطه بین ساختار سازمانی، اندازه شهر و اثر بخشی سازمانی شهرداریها مورد بررسی قرار گیرد.جامعه آماری این تحقیق،45 شهرداری در استان گیلان را در بر میگیرد و اطلاعات آن مربوط به سالهای 1377 تا 1380 است.پرسش اصلی تحقیق این است که چه نوع ساختاری با توجه به اندازه شهرها خواهد شد.در این پژوهش با سنجش ابعاد ساختار سازمانی(تمرکز،پیچیدگی و رسمیت)و تعیین رابطه آن با اثر بخشی سازمانی شهرداریها با توجه به ویژگیهای محیطی(اندازه و حجم خدمات شهری)،شهرداریها در سه سطح دستهبندی میشوند و در هر سطح براساس جمعیت شهری (مصرف کنندگان خدمات شهری)و تعداد کارکنان شهرداریها(ارائه کنندگان خدمات)ساختار متناسب با آن معرفی میگردد. با جمعآوری اطلاعات و استفاده از آزمونهای آماری که در هر سطح از شهرداریها انجام شده،نتایج ذیل به دست آمده است: نخست آنکه ساختار شهرداریها در سطوح مختلف با توجه به اندازه شهرها و حجم ارائه خدمات باید متفاوت باشد.دوم،مدل اصلی تحقیق(فرضیه اصلی)در سطح اطمینان مناسبی پشتیبانی شده است.سوم،با استفاده از روش دلفی نیز الگوهای پیشنهادی در سه سطح شهرداریهای کوچک،متوسط و بزرگ در جامعه مورد مطالعه تحت پشتیبانی خبرگان قرار گرفته است.