چکیده:
منوچهری بهترین نمایندة دورة طبیعت و تصاویر طبیعت در نیمة اول قرن پنجم هجری است. او شاعر طبیعت و شاعر عشق و زندگی است، اشعار او، آدمی را به یاد کودکی میاندازد که از سر شوق و هوس نغمه میخواند و اگر مرگ نابههنگام در جوانی، نغمههای پر از شور و شادی او را خاموش نمیکرد چه بسا که آثاری دلپسندتر و زیباتر پدید میآورد. در این مقاله، پس از معرفی اجمالی شاعر ابتدا به تعریف اسطوره و سپس شرح و بررسی نوروز، مهرگان، جشن سده، بهمنجنه از دیدگاه تاریخ و اسطوره پرداخته شده است و آن گاه تاثیر بسزای این اعیاد در جای جای اشعار منوچهری نشان داده میشود و، سرانجام، به ابیاتی پرداخته میشود که در آن شاعر از شاهان و پهلوانان اساطیری یاد کرده و حاکمان وقت را به عرصه مقایسه کشانیده است.
خلاصه ماشینی:
"در مدح شهریار: گاه زیر قیصران و گاه تخت اردشیر گـاه نـوروز بزرگ و گه بهار بشکنه (ص97، بیت 1344) دستانهای چنگش سبزه بهار باشد نـوروز کیقبــادی و آزادوار باشـد (ص 20، بیت 273) ب) مهرگان مهرگان، بعد از نوروز، مهمترین جشن ایرانیان باستان بوده که از روز شانزدهم (مهرروز) تا بیستویکم مهرماه، به مدت پنج روز، طی مراسم خاصی برگزار میشده است.
در تهنیـت جشـن مهرگان و مدح سلطان مسعود غزنوی: شاد باشید که جشن مهرگان آمد بانـگ و آوای درای کـاروان آمد (ص202، بیت 2678) کاروان مهرگان از خزران آمد یا ز اقصای بلاد چینستان آمد (ص 202، بیت 2679) مهرگان آمد، در بازگشاییدش اندر آرید و تواضع بنماییدش (ص 202، بیت 2681) پ) سده (جشن) سده، منسوب به عدد سد (صد)، اصلا از واژه «سدگ» پهلوی مایه گرفته و در عربی «سذق» و «سدق» شده است؛ و آن عبارت از جشنی است که در آبان روز از بهمن ماه (شامگاه دهم بهمن) با برافروختن آتش، طی مراسم مخصوصی انجام میگیرد.
در مدح سلطان مسعود غزنوی: این جشن فرخ سده را چون طلایگان از پیـش خویشتــن بفرستــاد کامکار (ص39، بیت 559) ت) بهمنجنه (بهمنگان) جشنی که پارسیان در روز بهمن یعنی روز دوم از ماه بهمن میگیرند به سبب تقارن نام روز دوم و ماه بهمن (فرشتة موکل بربهایم)."