خلاصه ماشینی:
"تاریخنگاری برای کودک و نوجوان (اهداف،گسترهها، بایدها و نبایدها) (به تصویر صفحه مراجعه شود) تاریخ چیست؟به چه کار میآید؟آیا تاریخنگاری و پرداختن به تاریخ،برای کودکان و نوجوانانی که در حال میزیند و رو به آینده دارند،مفید است؟شرایط و ضوابط مفید یا نامفید بودن آن چیست؟اگر آن را مفید میدانیم،چه کنیم تا مخاطب ما به آن گرایش یابد؟گسترهء پرداختن به تاریخ تا کجاست؟چگونه و با چه ضوابطی میتوان تاریخنگاری را از شیوههای کسلکننده و گریزاننده نجات داد و به عنصری فعال و پویا در زندگی امروز تبدیل کرد؟تصویرگریها و یا تصویرسازیهای تاریخی باید از کدام پشتوانهها برخوردار باشند؟ در مقاله حاضر،نخست به تعاریف«تاریخ»و «تاریخی»و سپس نیازها و هدفهای قابل قبول پرداختن به تاریخ اشاره میکنیم و آن گاه از راههای مناسب رسیدن به این هدف سخن میگوییم؛با این انگیزه که به گونهای فشرده بگوییم تاریخ و پرداختن به تاریخ،دفاعیه و مشروعیتی برای حضور در زندگی و مطالعات امروز آیندهسازان ما دارد و پهنه و دامنهء رویکرد به آن از تنوع، ژرفایی و پویایی بسیاری برخوردار است و نباید در زمینه تاریخنگاری خود را در حصارهای سنتی و کهنه پوشیده از تارهای عنکبوت زندانی کنیم.
به عبارت دیگر،اگر مطالعه تاریخ برای کودک و نوجوان ضروری است،این ضرورتها چیستند و تا چه اندازه واقعیاند و فراتر از مصلحت اندیشیهای نقدپذیر ما میتوانند وجود داشته باشند؟به فرض صحت همهء اینها،آیا انتقال اطلاعات تاریخی به کودک و نوجوان،تنها از راه کتاب درسی،آن هم به همان شیوههای سنتی امکانپذیر است یا راههای بهتری هم وجود دارد؟آیا آموزش تاریخ- حتی در کتاب درسی-به یک شیوه یا چند شیوه شناخته شده محدود میشود؟آیا با وجود همهء ضرورتها،شیوههای نادرست انتقال تاریخ به کودکان و نوجوانان،نمیتواند مایه نقض غرض شود و ما و مخاطب را از هدف دور کند؟ پاسخ همه این پرسشها،مستلزم آن است که نخست ضرورتهای تعیینکنندهء اهداف را تشخیص دهیم و سپس برنامههای خود را به گونهای تنظیم کنیم که هدفگرا باشند."