خلاصه ماشینی:
"ولی این چیز چیست؟به عقیدهء کیگن،مغز(یا به اصطلاح او،ذهن)در درون خود ساختارهایی دارد که وی آنها را«شکلواره»ها مینامد،و میگوید ما این شکلوارهها را در مغز خود نگه میداریم،همانطور که شیرخواران مفهوم«جانور»را حفظ کرده بودند مدتها پیش از آنکه واژهای در برابر آن داشته باشند.
واژههای ما در برابر بوهای مختلف اندکاند،و اغلب در توصیف (به تصویر صفحه مراجعه شود) دکتر عزت الله فولادوند هر بو دست به دامان مقایسه میشویم و مثلا میگوییم بوی فلان چیز مانند گل سرخ است.
از کودکان نیز پرسیده شد که آیا به تصور خودشان«اغلب اوقات شادند»،و آیا دوست دارند«با خیلی از دوستانشان بازی کنند»؟باز هم جوابهای کودکان ربطی به این پیدا نکرد که در واقع هرچند گاه یک بار میخندند یا با چند تن از کودکان دیگر بازی میکنند.
پس اگر روانشناسی حتی از سنجش درست خصیصهای اینچنین اساسی مانند شخصیت فرو بماند،چگونه میتواند در فهم حیات درونی ما کامیاب شود؟ کیگن در مورد روانپزشکی نیز همینطور سختگیراست.
ولی کیگن میگوید اینها همه بسیار کلی است و به این میماند که مسلم بگیریم علت همهء دردهای شکم یکی است.
کیگن کودکان کوچک را به دو دسته تقسیم میکند:«واکنشی شدید»(که وقتی چشمشان به چیزی نامأنوس میافتد یا صدایی ناآشنا به گوششان میرسد،با تکان دادن دست و پا و جیغ و گریه واکنش نشان میدهند)،و«واکنشی خفیف»(که بدون جیغ و گریه، حد اقل واکنش را ابراز میکنند).
حرف کیگن این است که کودکان واکنشی شدید را نمیتوان با پرسشنامه شناخت،زیرا پدران و مادرانشان دقیقا آنان را مانند والدین کودکان واکنشی خفیف توصیف میکنند."