خلاصه ماشینی:
"این مقاله را صادق هدایت در سال 1327/1948 به صورت مقدمهای بلند بر ترجمهء حسن قائمیان از«گروه محکومین»فرانتس کافکا(1883-1924)مینویسد و به عنوان یادگاری ارزشمند در تاریخ نقد ادبی ایران از خود به جا میگذارد.
هدایت در آغاز تحلیل انتقادی خود میکوشد بر مهمترین خصلت ممتاز کافکا تأکید کند میگوید: «نویسندگان کمیابی هستند که برای نخستنبار سبک و فکر و موضوع تازهای را به میان میکشند،بخصوص معنی جدیدی برای زندگی میآورند که پیش از آن وجود نداشته است،کافکا یکی از هنرمندترین نویسندگان این دسته به شمار میآید»1 این حرف هدایت که کافکا در آثار خود معنی تازهای از زندگی به دست داده و سبک و فکر و موضوع تازهای مطرح کرده گواهی است بر هوشمندی و شناخت و باریکبینی نقادانهء هدایت در کشف اصالت و ابداع هنرمندانهء آثار کافکا که نخستین بار او را به خوانندگان فارسیزبان معرفی میکند.
این اثر توصیف دقیق وضع انسانی کنونی در دنیای فتنهانگیز ماست که کافکا با زبان درونی خود آن را به طرز وحشتناکی مجسم کرده است.
»3 حقیقت این است که بدبینی و بیزاری کافکا از زندگی بیش از آنکه معلول اوضاع و احوال اجتماعی باشد ریشه در شخصیت روحی و روانی خود او دارد.
»1 ازینروست که آثار کافکا به نظر هدایت حاصل نوعی تلاش برای تلافی از ناکامیهای زندگی بوده: «آنچه نوشته از درد و شکنجهء جسمانی و معنوی او تراوش کرده که آنها را با روشنبینی و منطق سرد بیرحمانه بیان میکند و بیم و هراس در دل خواننده میاندازد."