خلاصه ماشینی:
من که آمده بودم پیامی به حضار بدهم،پیامی گرفتم که میتواند توصیهای در راستای اهداف مؤسسه یعنی ارتقاء دانش اجتماعی کار و افزایش بهرهوری باشد: توسعه و تداوم کار خلاق در گرو تلفیق تجربیات اسلاف با توانمندیهای اخلاف است در ماهها و هفتههای گذشته به دلایل مختلف به دههها،صدهها و هزارهها دغدغه داشتم: -به عنوان مدرس انقلاب اسلامی:تقارن با دهه سوم انقلاب.
مؤسسه کار و تأمین اجتماعی حلقه واسط و رابطی است بین دو عرصه بسیار خطیر یعنی: دولت و عمل-دانشگاه و علم» در عرصه دانشگاه و علم،اینک قریب 1/5 میلیون نفر دانشجو تحت تعلیم چند ده هزار استاد تحصیل میکنند.
اگر تشخیص منطقی ما صورت مسئله فوق باشد،تجویز زیر راه درمان است: علمی کردن عمل و عملی کردن علم رفع گسست دولت و دانشگاه مؤسسه کار با توجه به وظایف قانونی و سوابق سی ساله،نهادی است که از طریق تشکیل گروههای علمی- کارشناسی قدمهائی جدیتر برای تحقق این اهداف برداشته است.
پس در حال حاضر معادله علم و عمل در کشور ما چنین است: به ازای هر 51 نفر نیروی کار 1 نفر نیروی علمی دانشگاهی مؤسسه کار و تأمین اجتماعی بعنوان حلقه واسطی میتواند طی مرحلهبندیها و زمانبندیهای مناسب،*توانمندی این دو عرصه را به هم منتقل کرده و در جهت رفع نیازمندیهای متقابل آنها نقشآفرین باشد و ضمن باروری حیات آنها،بقا و توسعه نظام را یاری نماید.
آرزو کردم در سال 0302 مراسم شصتیمن سال مؤسسه کار و تأمین اجتماعی در جامعهای پویاتر و خلاقتر برگذار شود و امید داشتم بسیاری از حاضرین این جلسه در آن روز حاضر بوده تا ببینند نسلهای بعدی چگونه به ارزیابی عملکردهای آنان خواهند نشست.