چکیده:
نقوش برجسته به عنوان یکی از مهمترین مدارک باستان شناسی مورد توجه باستان شناسان و هنرشناسان قرار گرفته اند. اهمیت این آثار در مواقعی بیشتر بر ما آشکار می گردد که با مطالعه آنها برخی حوادث و حقایق تاریخی برای ما مشخص گردد. یکی از این نقوش که دارای اهمیت ویژه ای است، نقش برجسته اشکانی سرپل ذهاب است. این نقش برجسته از حدود یکصد و پنجاه سال قبل در نوشته های مورخان و باستان شناسان مورد اشاره قرار گرفت و نظرات متعددی در مورد آن ارایه گردید. این نقش برجسته در دوران پادشاهی گودرز دوم اشکانی حجاری گردیده است، اما وجود چند ابهام و تحلیل در مورد این اثر مشکلاتی را به وجود آورده است. از سوی دیگر، علی رغم اهمیت تاریخی این اثر ارزشمند، متاسفانه تاکنون به صورت شایسته ای بدان پرداخته نشده و به طور صحیحی معرفی نگردیده است. در این مقاله ضمن بررسی دیدگاههای پراکنده و مختلف پژوهشگران حوزه تاریخ، باستان شناسی و زبان شناسی، سعی گردیده است تا جایگاه شایسته این نقش برجسته به عنوان یکی از مهمترین اسناد بر جای مانده از دوران اشکانی مشخص گردد تا از ورای آن بتوان بر برخی از حوادث تاریخی مهر صحه نهاد.
خلاصه ماشینی:
"کتیبههای سرپل ذهاب چنان تخریب شدهاند که خواندن آنها مشکلاتی را به وجود آورد؛بخصوص کتیبهء مربوط به فرد ایستاده بهطور خبردار در سمت راست نقش برجسته تقریبا غیرقابل خواندن است و تفسیر ارائه شده به هیچوجه مستند نیست،درحالیکه کتیبهء سمت چپ بوضوح قابل تشخیص،و با کمک قسمتهایی که تکرار شدهاند،قابل رمزگشایی است:(2/ص 18) 1)ptkr Znh 2)NP$H gwtrz 3)MLKA 4)RBA 5)BRY gYW 6)MLK 7)RBA (به تصویر صفحه مراجعه شود) «این تصویر شخص شاه بزرگ گودرز است،پسر شاه بزرگ گیو» .
همچنانکه میدانیم،ضرب سکه و ایجاد نقش برجسته در دوران باستان،از مهمترین روشهای اعلان موجودیت سیاسی و مشروعیت یک پادشاه به شمار میآمده است که این موضوع با مشاهدهء سکههای گودرز دوم اشکانی که در اغلب آنها در حال تاج ستانی از یک الهه است،منطقی به نظر میرسد.
حال با طرح یک سؤال بحث را پی میگیریم:آیا نقش برجسته سرپل زهاب مربوط به یک حکمران محلی است یا اینکه برای مشروعیت بخشیدن به یک مدعی حکومت حجاری شده است؟در پاسخ باید اشاره نمود که محل اجرای این صحنه از اهمیت ویژهای برخوردار است و این محل که به دروازه آسیا معروف است،به عنوان یک گذرگاه استراتژیک در طی دوران مختلف و حتی زمان حال مورد توجه بوده و ایجاد یک نقش در کنار راه باستانی بابل به اکباتان،خارج از ارادهء یک حاکم محلی است.
در کتیبهء گودرز پسر گیو اشاره شده است که این نکته خلاف روند معمول پادشاهان اشکانی است که خود را پسر ارشک معرفی میکردند و با بهرهگیری از منابع تاریخی مورخان رومی و وقایع مربوط به مهرداد-که به عنوان دست نشاندهء رومیها به قلمرو اشکانیان حمله میکند-میتوان موضوع گودرز شاه شاهان پسر گیو شاه شاهان،را حل نمود که بلافاصله پس از پیروزی گودرز بر مهرداد این نقش برجسته حجاری گردیده است."