چکیده:
یکی از شاخصهای مهم برای ارزیابی پیشرفت کشورها، شاخص توسعه انسانی است. بهبود شاخص توسعه انسانی بهترین سازوکار توانمندسازی انسانها برای دستیابی به هدف ارتقای سطح زندگی آنها است که از طریق بهرهگیری از توانمندهای انسانی حاصل میشود. ارتقای سطح کیفیت زندگی افراد یک جامعه در گرو تحول اساسی در متغیرهای اقتصادی، آموزشی و بهداشتی است. در دهههای اخیر ارتقاء توسعه انسانی در کنار سرمایه فیزیکی به منظور دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر در اولویت برنامههای کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته قرار گرفته است. مقاله حاضر در پی بررسی چگونگی دستیابی به توسعه انسانی با تاکید بر شاخصهای توسعه انسانی «آمارتیا سن» و تحلیل و بررسی میزان دستیابی به این شاخصها در برنامههای توسعهای ایران و فاصله آن تا سطح مطلوب، و نیز شناسایی عوامل موثر بر توسعه انسانی در شرایط فعلی کشور میباشد. سوال اصلی مقاله این است که برنامههای توسعه در ایران در پرتو رویکرد و مولفههای توسعه انسانی چگونه قابل تحلیل و ارزیابی است؟ در مقاله پیشرو، دوره-های برنامه توسعه کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و میزان موفقیت آنها براساس شاخصهای توسعه انسانی بررسی شده است. در همین ارتباط فرضیه بر این اصل استور است که برنامههای توسعه در ایران در پرتو آموزههای توسعه انسانی پایدار فاقد برنامهریزی مدون، موازیکاری، فقدان توجه به اهداف برنامههای توسعه انسانی و فراهم نبودن زیرساختهای حقوقی سیاسی و فرهنگی، مانع تحقق برنامههای توسعه انسانی در ایران شده است.
One of the important indicators for evaluating the progress of countries is the human development index. Improving the human development index is the best mechanism for empowering people to achieve the goal of improving their living standards, which is achieved through the use of human capabilities. Improving the quality of life of the people of a society depends on the fundamental change in economic, educational and health variables. In recent decades, promoting human development along with physical capital in order to achieve higher economic growth has been prioritized in the programs of developing and developed countries. The present article investigates how to achieve human development by emphasizing the human development indicators of "Amartia Sen" and analyzing and investigating the level of achievement of these indicators in Iran's development programs and its distance to the desired level, and also It is to identify the factors affecting human development in the current conditions of the country. The main question of the article is how development programs in Iran can be analyzed and evaluated in the light of the approach and components of human development? In the following article, the periods of the country's development program after the victory of the Islamic Revolution of Iran and their success rate based on human development indicators are examined. In this connection, the hypothesis is based on this principle that the development programs in Iran in the light of sustainable human development teachings lack codified planning, parallel work, lack of attention to the goals of human development programs and lack of legal, political and cultural infrastructures. It has prevented the realization of human development programs in Iran.
خلاصه ماشینی:
سوال اصلی مقاله این است که برنامههای توسعه در ایران در پرتو رویکرد و مولفههای توسعه انسانی چگونه قابل تحلیل و ارزیابی است؟ در مقاله پیشرو، دورههای برنامه توسعه کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و میزان موفقیت آنها براساس شاخصهای توسعه انسانی بررسی شده است.
امروزه صاحبنظران و اندیشمندان جهان اعتقاد دارند که انسان محور توسعه است و این توجه به انسان با در نظر گرفتن ابعاد سلامت، دانش و آموزش و کیفیت زندگی انسان بعنوان توسعه انسانی و شاخص اصلی توسعه جوامع قلمداد میشود.
اگرچه ایران از کشورهایی است که برنامهریزی را به فاصله کمی نسبت به کشورهای دیگر شروع کرده و در سال ۱۳۱۶ دولت، یک کمیسیون دائمی برای تهیه برنامه افزایش ظرفیت تولیدی کشور تشکیل داده و از تدوین اولین برنامه توسعه در کشور، نزدیک به هفتاد سال میگذرد، اما همچنان جزء کشورهای در حال توسعه هستیم و بویژه چون در زمره کشورهای درحال توسعه و نیز کشورهای دارای منابع از نوع تکپایه هستیم، برنامهریزی ضرورت مییابد (مصطفوی، 1395: 6).
{مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (سایت سفارت جمهوری اسلامی ایران در کنیا، توسعه پایدار و ابعاد آن) تاریخچه توسعه انسانی رویکرد توسعه انسانی بطورکلی منطبق بر منطق بیان شده از سوی ارسطو در دو هزار سال قبل میباشد: ثروت اساسا چیزی نیست که ما به دنبال آن هستیم چراکه این نوع ثروت فقط برای بدست آوردن چیزهای دیگر بکار میرود.
براساس این رویکرد رشد اقتصادی میتواند یکی از ابزارهای دستیابی به زندگی بهتر برآورده ساختن نیازهای روحی و بسط ظرفیتهای ذهنی است که از طریق آموزش حاصل میشود در کنار رفاه اقتصادی که با درآمد سرانه اندازهگیری میشود و همچنین شاخص امید به زندگی در بدو تولد برای اندازهگیری بهداشت قرار میگیرد.