چکیده:
این مطالعه به بررسی رابطه ظریف بین تاریخچه تشکیل خانواده و رفاه روانی زنان، با تمرکز ویژه بر تنوع در بین گروههای نژادی و قومی مختلف میپردازد. این تحقیق با استفاده از یک رویکرد ترکیبی، دادههای کمی را از مطالعات طولی ملی و بینشهای کیفی از مصاحبههای گروه متمرکز ترکیب میکند. تجزیه و تحلیل کمی ما همبستگی قابل توجهی را بین الگوهای تشکیل خانواده) مانند ازدواج، زمان زایمان، و ساختار خانواده (و معیارهای مختلف بهزیستی روانشناختی، از جمله رضایت از زندگی و شیوع علائم افسردگی
نشان میدهد. یافتههای کیفی عمق این روابط را فراهم میکنند و آشکار میکنند که چگونه انتظارات فرهنگی، وضعیت اجتماعی- اقتصادی، و سیستمهای پشتیبانی به طور منحصربه فردی بر این پویاییها در جوامع مختلف تاثیر میگذارند. به طور قابل توجهی، این مطالعه نشان میدهد که هویتهای نژادی و قومی به طور قابلتوجهی تاثیر تشکیل خانواده بر بهزیستی روانشناختی را واسطه میکنند و عوامل اجتماعی-اقتصادی نقش مهمی در تشدید یا کاهش استرسهای مرتبط با زندگی خانوادگی دارند. هنجارهای فرهنگی پیرامون خانواده و نقشهای جنسیتی این تاثیرات را بیشتر میکند و منجر به تجربههای متنوعی از رفاه و چالشهای سلامت روان میشود. این مطالعه بر اهمیت یک سیستم حمایتی جامع، از جمله حمایت خانوادگی، اجتماعی و نهادی، در افزایش رفاه روانی زنان در تمام مسیرهای تشکیل خانواده تاکید میکند. از طریق یک لنز متقاطع، تحقیقات ما بر پیچیدگی تاثیر تشکیل خانواده بر سلامت روانی زنان تاکید میکند و خواستار سیاستهایی است که نیازهای خاص گروههای نژادی و قومی مختلف را برطرف میکند. این مطالعه به گفتمان گستردهتر در مورد جامعهشناسی خانواده و سلامت روان کمک میکند و بینشهایی را برای
سیاستگذاران، متخصصان سلامت روان و رهبران جامعه با هدف حمایت از رفاه زنان در یک زمینه چند فرهنگی ارائه میکند.