چکیده:
از میان حوادث اجتماعی در ایران، دوره مشروطه از دوران بسیار مهم و بحران آمیزی تلقی میشود. حوادث مهمی در این دوره رخ داد که مسیر تاریخ را به سمت و سویی دیگر برد. شخصیتهای مهم و درباریان و علما و روحانیون در دوره مشروطه نقش به سزایی داشتند از جمله آنها شیخ فضل الله نوری است. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تبیین نقش سیاسی و اجتماعی و فرهنگی شیخ فضل الله نوری در دوره مشروطه است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر منابع دست اول تاریخی است. نتایج پژوهش نشان میدهد که وی با تلاشهای فراوان توانست تا حدی ازنفوذ افکار و عقاید غرب جلوگیری کند و مردم و در راس آن دولت را متوجه اقدامات نادرست آنها بکند که البته با موانع زیادی روبرو شد و جان خود را هم در این راه از دست داد.
خلاصه ماشینی:
این نظرات بیشتر به واقع نزدیک واهداف مشروط گردان نیز غیر از اجرای همین سیاست نبود و دیگر همقطاران نوری هم که از هدف مشروطه خواهان ناآگاه بوند و یا به مصالح دیگری به آنان نزدیک شده بود برای مبانی و اصول آن استدلالهای شرعی فراوانی نمودند، اما در پایان به همان نتیجهای دست یافتند که پیش از آنها شیخ فضل الله اسیره بود.
سقوط مشروطه پس از مرگ مظفرالدین شاه فرزندش محمد علی میرزا جای پدر را گرفت وی هنگامی که به سلطنت رسید مشروطه شکل گرفته بود و رفته رفته وکلای دوره اول انتخاب و مجلس شورای ملی در شرف افتتاح رسمی بود محمدعلی شاه از گام نخست از مشروطه گری دل خوش نداشت اما این اندیشه خود را پس از مخالفت علنی علما و روحانیون با مشروطیت و پیشامد برخی حوادث آشکار نمود هرچند که مدتها با مجلس همکاری میکرد و تا دیر زمانی خاموش بود اما رفتار برخی نمایندگان مجلس و سرخوردگی بسیاری از روحانیون و مردم از مشروطه به علاوه سوء قصد به جان محمد علی شاه در 25 محرم 1326 (کسروی، 1357 ج 2، 543) فرصت مناسبی برای براندازی مشروطیت بود پس از تقاضای اخراج هشت تن از مشروطه خواهان مجلس (همان: 593) به علت آنها و رد تقاضای سلب نمایندگی، منجر به آشوبهای پیاپی در تهران و تبریز و شهرستانها شد.
اما تلاشهای سیاسی و آشوبهای مشروطه خواهان در تهران وشهرستانها و احیاناً تحصن برای حصول موفقیت کافی نبود، وشیخ فضل الله که مانع بزرگی در راه بازگشت مشروطیت بود باید بر داشته میشد و این سرمخالفت درهم شکسته میگردید.