چکیده:
ردپای ادبیات مهاجرت به سالیان بسیار دور برمیگردد، اما ورود مولفههای آشکار ادبیات مهاجرت در آثار داستانی پس از جنگ جهانی اول و دوم نمود بیشتری یافت. ادبیات مهاجرت به آثاری اطلاق میشود که راوی تجربه زندگی در فضاهایی متفاوت از فرهنگ و کشور خود را به همراه مشکلات ناشی از آن را بازگو کرده است. جستار حاضر به روش تحلیلی- توصیفی به بازنمایی مولفههای ادبیات مهاجرت در رمان «کورسرخی» نوشتة« عالیه عطایی» پرداخته است. عطایی افغانستانی تبار است و در آثارش مولفههای مهاجرت بسیار پررنگ است. بحران هویت، بیآشیانگی، نوستالژیا، در حاشیه بودن، سیال بودن مکان و زمان و زبان از مولفههای شایان ذکر در این اثر است.کورسرخی روایت جان و جنگ است، نه روایتی که به صورت من و ما روایتی بازگو شده است.سعی این پژوهش ابتدا بیان تئوریهای مرتبط با مهاجرت و ادبیات مهاجرت است و در ادامه تحلیل و توصیف مولفههای ادبیات مهاجرت در اثر مذکور است.
The footprint of the migrant literature goes back to many years ago; however, the inclusion of the explicit components of the migrant literature became more prominent after the World Wars I and II. Migrant literature is referred to the works in which the narrator recites their living experience in an atmosphere different from their own culture and country together with the problems appertaining thereto. The present research has represented the components of migrant literature in the novel of Koor Sorkhi, written by Alieh Ataei, through a descriptive-analytic method. Alieh Ataei is of Afghan descent and the components of migration are so prominent in her works. Among the most significant components of this novel, one can refer to identity crisis, rootlessness, nostalgia, marginality and place, time and language fluidity. Koor Sorkhi is the narrative of life and war; the nine narratives that have been recited in the form of narrative me and you. The present research attempts to explain the theories related to migration and the migrant literature; afterwards, it describes and analyzes the components of migrant literature in the mentioned novel.
خلاصه ماشینی:
ادبیات مهاجرت به آثاری اطلاق میشود که راوی تجربهی زندگی در فضاهایی متفاوت از فرهنگ و کشور خود را به همراه مشکلات ناشی از آن بازگو کرده است.
مهاجرت به معنای امروزی آن دلایل گوناگون و پیچیدهای دارد؛ گاهی تحقق رویاهای فرد است و گاهی نیز بر خلاف آن چه در ذهن میپروراند نبود امکانات کافی برای زندگی، شغل و تحصیل، اوضاع سیاسی – اجتماعی و فرهنگی کشور مبدأ و برخی نمونههای دیگر است که انگیزهی بسیار زیادی در فرد ایجاد میکند که برای زندگی آرمانی خود تلاش کند.
در این مقاله بهصورت موضوعی به بررسی نُه جستار از رمانِ روایت گونهی «کورسرخی» پرداخته شده است که همراه با واکاوی مشکلات و مؤلفههای اصلی ادبیات مهاجرت است.
پیشینهی تحقیق تحقیق و بررسی دربارهی ادبیات مهاجر را میتوان به سه دسته کتاب، پایان نامه و مقاله تقسیم کرد که به برخی از این پژوهشها اشاره میشود: کتاب: 1- «مهاجرت در ادبیات و هنر» نوشتهی شیده احمدزاده (1391) 2- «مقدمهای بر ادبیات فارسی در تبعید» نوشتهی ملیحه تیرهگل (1377) که به برخی از مؤلفههای ادبیات مهاجرت اشاره کرده است.
3- «جریانشناسی ادبیات داستانی مهاجرت ایرانی» نوشتهی حسین قربانپور آرانی و همکاران (1397)، مجلهی پژوهش زبان و ادبیات فارسی، ش 49، نویسندگان به بررسی آثار ادبی برونمرزی که توسط ایرانیان مهاجر نوشته شده است پرداختهاند.
انگیزهی مهاجرت: مهمترین انگیزههایی که موجب میشود فرد دست به مهاجرت بزند شامل این موارد است: 1- عوامل سیاسی: فرد بهدلیل شرایط سیاسی خاص در کشور مبدأ ترک وطن میکند و پناهنده نام دارد.