چکیده:
پیش از اسلام، روحیۀ عصبیّتگراییِ قومی و قبیلهای، با عرب عجین شده بود. با ظهور اسلام، رسولاکرم؟ص؟ اهتمام فراوانی در زدودن این خصیصه داشت، اما پس از رحلت ایشان، این ویژگی جاهلی بر جامعۀ اسلامی بازرُخ نمود. این عصیبت و تعصبات قبیلهای خصوصاً در سقیفۀ بنی ساعده و بر سر تعیین جانشین پیامبر؟ص؟، خود را آشکارا نمایان ساخت و بیش از هر زمانِ دیگری با ویژگیهای پیش از اسلام سنخیت یافت. این بازگشت عصبیّت جاهلی به جامعۀ اسلامی، موجب صدور روایاتی از معصومان؟عهم؟ به ویژه امام علی؟ع؟، در جهت مقابله با آن گردید؛ چراکه وجود آن موجب رویگردانی از حق، کتمان حقیقت و عدم اجرای عدل میشد. امیرمؤمنان نیز بارها غصب خلافت و واپسگرایی جامعه به خوی عصبیت را گوشزد نمود. در نوشتار حاضر، نخست مفهومشناسی «عصبیّت» در لغت، اقوال اندیشوران و کلام امامان؟عهم؟ بحث میشود تا از رهگذر آن، ویژگیهای نهفته، معانی متضمن و گسترۀ معنایی «عصیبت» کشف شود؛ سپس با رهآوردهای حاصل آمده، به گوشهای از عصبیت جاهلی که در جامۀ تعصب در سقیفۀ بنی ساعده ظهور کرد، پرداخته شود.
خلاصه ماشینی:
پیش از این، برخی مقالات و نگاشتههای پژوهشی معاصر همچون «عصبیت مذموم، عوامل و پیامدها» از علی احمد ناصح و نگین علیزاده، «بررسی تطبیقی عصبیت مذموم در تفاسیر فریقین» از همو و محمدجواد حقپرست و «عصبیت و پیامدهای آن در قرآن و روایات اهلبیت؟عهم؟» از نگین علیزاده و محمدجواد حقپرست، به عصبیت و پیامدهای آن همت گماشتهاند، اما در هیچ یک از آنها، به مفهومشناسی واژه «عصبیت» برپایۀ روایات امامان؟عهم؟ و تطبیق یافتهها بر پیوند عصبیت جاهلی با تعصبّات بروز یافته در سقیفۀ بنی ساعده اهتمام نبوده است.
در همین باره، امام خمینی بیان میکند: «عصبیت یکی از اخلاق باطنه نفسانیه است که آثار آن مدافعه کردن و حمایت نمودن از خویشاوندان و مطلق متعلقان است؛ چه تعلق دینی و مسلکی باشد یا تعلق وطنی، آب و خاکی» (خمینی، 1385ش، 145) برخی نیز عصبیت را به دو دستۀ مذموم و ممدوح تقسیم کرده و برای هریک تعریفی مجزا ارائه نمودهاند.
برای نمونه، شیوۀ زندگانی عرب جاهلی بر این مثل استوار بود: «یَا ایّهَا المرء الکَرِیم المشکوم*** اُنْصُرْ أخَاکَ ظَالِماً أو مَظلُوم» : «برادرت را، چه ظالم باشد و چه مظلوم، یاری کن» (میدانی، 1366ش، 2: 297) چگونگی سلطۀ عصبیّتِ قومی بر کردار و رفتار عربِ جاهلی، در معنای این بیت آشکار است: «اگر قبیلۀ من بر خطا باشد، من نیز خطا خواهم کرد و اگر بر راه راست باشد، من نیز با او راه راست را خواهم سپرد» (ایزوتسو، 1378ش، 108) باتوجه به آنچه گفته آمد، عصبیّت مذموم و جاهلی، ضدّ ایمان است و موجب فروپاشی و از هم گسیختگی رشتههای ایمان و عدم اجرای عدل در میان مردم میگردد.