چکیده:
رمان یکی از گونههای رایج ادبی معاصر است که میتواند پیوند مستقیمی با بافت سیاسی-اجتماعی هر جامعه داشته باشد. بهوجودآمدن زیرگونۀ رمان اسطورهای در دهههای اخیر، این پیوند را مستحکمتر کرده است؛ زیرا حماسهها و اسطورهها با قابلیتهای فراوان خود، بهخوبی میتوانند نویسنده را در انعکاس بافت فرامتن و بیان موضع موافق یا مخالفش نسبت به آن، یاری رسانند. ازاینرو، رماننویسان نیز آنها را با رویکردهایی متفاوت و گاه متضاد نسبت به بافت فرامتن به کار میگیرند. در این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش هستیم که بلقیس سلیمانی بهعنوان یکی از نویسندگان این نوع از رمان، چرا و چگونه شخصیتهای شاهنامه را به رمان به هادس خوش آمدید، فراخوانده است؟ برای پاسخ به این پرسش، ابتدا به بررسی بافت سیاسی-اجتماعی زمان نگارش این رمان (دهۀ هشتاد شمسی) پرداختهایم. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و از منظر جامعهشناسی سیاسی، موضع موافق یا مخالف نویسنده را نسبت به بافت فرامتن خود روشن ساختهایم. یافتههای پژوهش نشان میدهد که سلیمانی با فراخوانی کنشگر فعال و هنجارشکن رودابۀ شاهنامه به رمان خود و منفعلکردن او دربرابر هنجارهای حاکم بر جامعۀ مردسالار و نمایش پیامدهای منفی این نوع هنجارها برای رودابه بهعنوان نمایندۀ زنان، سعی دارد گفتمان مردسالاری را از طریق ایجاد تداعی تضاد میان کنشهای رودابۀ پیشمتن و رودابۀ بیشمتن، بازنمایی و تضعیف کند.
The novel is one of the common types of contemporary literature that is directly related to the socio-political construction of any society. It has now strengthened this bond in recent decades; because epics and myths with their many capabilities can help the author to reflect the context of the metatext and express the issues for or against it. Hence, novelists also employ different and sometimes contradictory approaches to the context of the metatext. In this study, we seek to answer the question that Belqeis Soleimani as of one of the authors of this type of novel, why and how invited epic characters to her novel?" To answer this question, we first examine the socio-political construction of the time of writing the novel (the eighties Ssi). Then, using the method of qualitative content analysis, we have clarified the author's position for or against the context of our metatext. Findings show that Soleimani by calling the active and norm-breaking activist Rudabeh of Shahnameh to her novel and making her passive against the norms of the patriarchal society and showing the negative consequences of such norms for Rudabeh as a representative of women, tries to represent and weaken patriarchal discourse by creating tension between actions of pretext Rudabeh and protext Rudabeh.
خلاصه ماشینی:
یافته های پژوهش نشان میدهد که سلیمانی با فراخوانی کنشگر فعال و هنجارشکن رودابۀ شاهنامه به رمان خود و منفعل کردن او دربرابر هنجارهای حاکم بر جامعۀ مردسالار و نمایش پیامدهای منفی این نوع هنجارها برای رودابه به عنوان نمایندة زنان ، سعی دارد گفتمان مردسالاری را از طریق ایجاد تداعی تضاد میان کنش های رودابۀ پیش متن و رودابۀ بیش متن ، بازنمایی و تضعیف کند.
١-٢- پیشینۀ پژوهش پیش از پژوهش حاضر، برخی از پژوهشگران (زمانی و صاحبی، ١٣٩٩؛ ناباکووا، ١٣٩٨، زارع کهن و حیدری، ١٣٩٧؛ عباسی و رشیدی، ١٣٩٦؛ برهمند، ١٣٩٥، حسن زاده دستجردی، ١٣٩٥؛ خادمی کولایی، ١٣٩٤؛ طباطبایینژاد، ١٣٩٤؛ قاسم زاده و همکاران ، ١٣٩٣؛ مونسان ، ١٣٩٢؛ مقدسی، ١٣٩١) به بررسی ابعاد مختلفی از رمان به هادس خوش آمدید پرداخته اند؛ ازجمله بررسیهای بینامتنی و ژنتی، نقدهای روانکاوانه ، تحلیل عناصر روایی، نقد براساس آرای جامعه شناسی گلدمن و لوکاچ که رویکرد این تحقیق با آن ها کاملاً متفاوت است .
/ شکل ١- فراخوانی رودابۀ شاهنامه به رمان به هادس خوش آمدید در جهت بازنمایی و تضعیف گفتمان مردسالاری بافت فرامتن (دهۀ هشتاد شمسی) ٤-١- رودابه و تقویت بعد زنانگی او ٤-١-١- زن به مثابه ی خانه دار، مادر و همسر تلقی قانون اساسی از زن بیشتر در چهارچوب نقش مادری و رسالت تربیت فرزندان است و عقیده دارد زن با گرم نگه داشتن فضای خانواده و پرورش فرزندان دوشادوش مرد حرکت میکند.