چکیده:
روایت داستانی حضرت سلیمان(ع) در متون ادب فارسی نسبت به داستان دیگر پیامبران از امتیازاتی چون گستردگی و تنوع ماجرا، تاثیرات گوناگون و متفاوت برخوردار بوده و با وجود قدمت این روایت در منابع دین یهود و قرآن کریم به عنوان بهترین و اولین منبع شاعران و عارفان برای استفاده میباشد. خصوصیاتی چون عدالت سلیمان، منطقالسیر بودن وی، تسلط بر دیوان و... از جمله روایات قرآنی داستان حضرت سلیمان(ع) میباشد که در ادبیات فارسی نیز در خور تامل میباشد. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی ادبیات داستانی در قرآن کریم با تاکید بر داستان حضرت سلیمان(ع) میباشد. در پژوهش حاضر از روش تاریخی (توصیفی) استفاده شده است. نتایج نشان میدهد در متون ادبی و عرفانی اشارت بسیاری درباره داستان حضرت سلیمان(ع) آمده و برگرفته از داستانهای قرآنی میباشد، همچنین تاثیرات داستان سلیمان در ادبیات فارسی سبب تنوع اندیشه و سبک شعری هر شاعری گردیده است.
خلاصه ماشینی:
شاعران فارسيگو در مورد داستان حضرت سليمان(ع) اشعاري بيان نموده كه منشأ بسياري از آنها قرآن مجيد ميباشد اما گاهاً داستاني متأثر از تفاسير نيز بيان گرديده به عنوان نمونه داستان انگشتري سليمان در قرآن مجيد بيان نگرديده ولي در بسياري از بهترين سرودههاي شاعران درباره حك نام اعظم بر انگشتري حضرت سليمان و افتادن اين انگشتري به دست ديوان اشعاري بيان شده، چنان چه حافظ ميگويد: دلي كه غيب نماييست و جام جم دارد زخاتمي كه ازوگم شود چه غم دارد (حافظ، 1330: 119) و عطار نيز بيان فرموده: هيچ گوهر را نبود آن سروريزان نگينش بود چندان نام و بانگچون سليمان كرد آن گوهر نگين, , كان سليمان داشت در انگشتريوان نگين خود بود سنگي نيمدانگزير حكمش شد همه روي زمين (عطار، 1370: 51) ماجراهاي حضرت سليمان(ع) در بخش قرآن و ادب فارسي تقسيم ميگردد: قصص حضرت سليمان(ع) در قرآن از جمله مهمترين قصص حضرت سليمان(ع) در قرآن شامل خلافت سليمان (نمل/16)، علم و حكمت سليمان (نمل/15)، قضاوت و عدل سليمان (انبيا/78 و 79) جاه و جلال (نمل/16، سبأ/12 و...
در ادبيات مدحي نيز شاعر سخن خويش را پاي ملخ، خود را مور و ممدوح را سليمان بيان نموده است: تو سليماني و من مورم و جز مور ضعيف نزل پاي ملخي نزد سليمان كه برد (ابن يمين، 1363: 79) سليمان و پرندگان از ديگر معجزات حضرت سليمان(ع) كه در قرآن از آن سخن به ميان آمده منطقالطّير دانستن اين حضرت ميباشد: «وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِن كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ» (نمل/16) و سليمان كه وارث ملك داوود شد به مردم گفت ما را زبان مرغان آموختند و از هرگونه نعمت عطا كردند، اين همان بخشش و فضل آشكار است.