چکیده:
در این پژوهش به بررسی پیامدهای تربیتی روش پژوهش تبارشناسی از دیدگاه فوکو و نقد آن بر پایه دیدگاه علامه طباطبایی پرداخته می شود. علامه در تعلیم و تربیت به دو بنیاد و پایه مطلق و نسبی هستی شناسانه مفاهیم، متافیزیک گرایی و خدامحوری توجه دارد. به عقیده وی میان امور مطلق، نسبی و خداشناسی رابطه انکارناپذیری وجود دارد؛ اما فوکو با توجه افراطی به امور نسبی از اهمیت بنیادین مضمون مطلق، معنویت و نیز توحیدمحوری و متافیزیک گرایی غافل مانده است. از روش پژوهش تبارشناسی فوکو، تصوری پاره پاره و غیرتکاملی از تاریخ، گسست، برون بودگی، نام گرایی، هویت های متکثر و منحصر بودن استنباط شده است. تربیت موردنظر علامه طباطبایی دارای ویژگی هایی همچون تاکید بر روش پژوهش تبارشناسی یکپارچگی و هدفداری تاریخ و نظام هستی، اعتقاد به اطلاق ذاتی، توحیدمحوری واعتقاد به دانش پیشینی است؛ این موارد می تواند به عنوان ملاک نقد تعلیم و تربیت فوکو مورد استفاده قرار گیرد. بدین منظور این مقاله از روش عقلانی منطقی استفاده می کند. روش پژوهش تبارشناسی علامه به دلیل توجه همزمان به بعد نسبیت و مطلق بودن و توحیدمحوری، دیدگاه کامل، و همه جانبه تری نسبت به تعلیم و تربیت متربیان دارد.
In this research, the educational implications of the genealogical research method from Foucault's point of view and its criticism based on Allameh Tabatabai's point of view are discussed. In education and training, Allameh pays attention to two absolute and relative ontological bases of concepts, metaphysicalism and God-centeredness. According to Allameh, there is an undeniable relationship between absolute, relative and theology; but Foucault, with extreme attention to relative matters, has neglected the fundamental importance of the absolute theme, spirituality, as well as monotheism and metaphysics. From Foucault's genealogical research method, a fragmented and non-evolutionary idea of history, discontinuity, externality, nominalism, multiple identities and uniqueness has been deduced. Allameh Tabatabai's desired education has features such as emphasis on genealogy research method, integrity and purposefulness of history and system of existence, belief in intrinsic absoluteness, monotheism and belief in prior knowledge; these cases can be used as criteria for criticism of Foucault's education. For this purpose, this article uses the rational-logical method. Allameh's genealogical research method has a more complete and comprehensive view of teacher education due to the simultaneous attention to the dimension of relativity and absoluteness and monotheism.
خلاصه ماشینی:
بررسي پيامدهاي تربيتي روش پژوهش تبارشناسي ديني از ديدگاه فوکو و نقد آن براساس ديدگاه علامه طباطبائي حيدر اسماعيلپور/ استاديار گروه علوم تربيتي (فلسفه و تربيت اسلامي) دانشگاه پيام نور، تهران، ايران.
تربيت موردنظر علامه طباطبائي داراي ويژگيهايي همچون تأکيد بر روش پژوهش تبارشناسي يکپارچگي و هدفداري تاريخ و نظام هستي، اعتقاد به اطلاق ذاتي، توحيدمحوري واعتقاد به دانش پيشيني است؛ اين موارد ميتواند به عنوان ملاک نقد تعليم و تربيت فوکو مورد استفاده قرار گيرد.
بنابراين نظريات و مفاهيم الهي و ديني مطرح در ديدگاه و تفسير قرآني علامه طباطبائي و نقد چشمانداز فوکو، ترسيمکننده چارچوبي مناسب و سودمند براي متربي مؤمن و معتقد به خداوند و نظام توحيدي است.
برخلاف ديدگاه تبارشناسانه نسبيگراي فوکو درباره نگاه سطحي و رويين به پديدههاي هستي، علامه به بيان اعتقاد بنيادين توحيد و هستي خداوند در اين بررسي تبارشناسانه توجه دارد و آن را نکته کليدي در بيان نظرات خود ميداند.
برخلاف نگاه گسسته تاريخي و منقطع حوادث زمان فوکو، علامه طباطبائي با اعتقاد فطري و ديني مبتني بر نظام توحيدي و خالق يگانه، به پيوستگي گذشته و حال و آينده با يکديگر بهخوبي به ترسيم و تدوين الگوي زيستن اسلامي ميپردازد و به وحدت و همبستگي کلام الهي در ابعاد گوناگون اشاره ميکند: اگر در سياق آيات دقت شود معلوم ميگردد که سياق همه واحد و همه متصل و مربوطاند و خلاصه در بين آنها چيزي که دلالت کند بر اينکه آيات جدا جدا نازل شده به نظر نميرسد (طباطبائي، 1385، ج 7، ص 5).