چکیده:
هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان گرایش به عقاید خرافی با توجه به شاخصهای توسعه انسانی در بین شهروندان 75-19 سال شهرکرج میباشد. در بخش مبانی نظری از نظریات صاحبنظران حوزه مکتب توسعه ( اورت راجرز، دانیل لرنر، آمارتیاسن، اسان آیزنشتات، دیوید مک کله لند و کریکییز) استفاده گردید. این پژوهش از نظر روش در چارچوب روش کمی (پیمایشی) است که دادههای مورد نیاز با ابزار پرسشنامه محقق ساخته جمعآوری شد.جامعه آماری این پژوهش، شامل شهروندانی شهرکرج و حجم نمونه 400 نفر برآورد شد و شیوه نمونهگیری به صورت چند مرحلهای بوده، به طوریکه پس از رعایت مراحل نمونهگیری، از سه منطقه شهرکرج (منطقه برخوردار، منطقه تا حدی برخوردار و منطقه کم برخوردار) متناسب با حجم جمعیت هر کدام از مناطق، افراد نمونه انتخاب شدند. براساس نتایج، گرایش به عقاید خرافی در میان شهروندان (با میانگین69/36 با توجه به بازه نمرات85-17) در حد پایینی است. نتایج آزمون رگرسیون خطی چند متغیره نشان میدهد که در مجموع 52 درصد از واریانس متغیر وابسته (خرافهگرایی) از طریق متغیرهای مستقل «سطح زندگی، توانمندی و قابلیت، سلامت اجتماعی، سلامت جسمانی، سواد رسانه ایی و سرانه مطالعه» برآورد و تبیین میشود.
The purpose of this study is to investigate the tendency to superstitions according to human development indicators among citizens aged 19-75 in Karaj. In the theoretical foundations section of the theories of experts in the field of development school (Everett Rogers, Corey Keys, Daniel Lerner, Amartia Sen, S. N Eisenstadt and David McClelland) have been used. In terms of method, this research is in the framework of a quantitative (survey) method in which the required data were collected using a researcher-made questionnaire. The statistical population includes the citizens of Karaj and the sample size is 400 people and the sampling method is multi-stage, So that after observing the sampling steps, sample people were selected from three areas (privileged, partially privileged and low-privileged neighborhoods) in proportion to the population size of each region, According to the results (with an average of 36/69 according to the score range of 17-85) , the tendency to superstitions is low. The results of multivariate linear regression test show that, a total of 52% of the variance of the dependent variable (superstition) through independent variables, "Living standards, ability, social health, physical health, media literacy and per capita reading" are estimated and explained.
خلاصه ماشینی:
بر طبق نتایج اجرای آزمون همبستگی پیرسون متغیرهای «سطح زندگی ، توانمندی ، سلامت اجتماعی ، سلامت جسمانی ، سواد رسانه ای و درآمد» به ترتیب بیشترین تأثیر و از نوع معکوس در جهت کاهش خرافه گرایی داشته و رابطه بین متغیرهای «سرانه مطالعه » با متغیر «خرافه گرایی» تأیید نشد.
با توجه به نظریات کییز در ارتباط با سلامت اجتماعی و شاخص هایی که او برای سلامت اجتماعی در نظر گرفته میتوان گفت که این شاخص ها، ارتباط تنگاتنگ با گرایش به عقاید خرافی دارند در نظریه کییز افراد سالم احساس میکنند که بخشی از جامعه هستند و دارای ابعاد مشترکی با اطرافیان خود هستند.
لذا با توجه به مباحث مطرح شده متغیرهایی مذکور را میتوان در قالب مدل نظری زیر نمایش داد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل ١- مدل نظری پژوهش این مدل حاکی از رابطه بین متغیرهای پژوهش (متغیرهای مستقل که شاخص های توسعه انسانی و اجتماعی و متغیر وابسته که خرافه گرایی) میباشد.
متغیرهای مستقل این پژوهش ، شاخص های توسعه انسانی میباشند که عبارت اند از: سرانه مطالعه ، سواد رسانه ای، توانمندی و قابلیت ، سطح زندگی، سلامت اجتماعی و سلامت جسمانی، که در زیر به ذکر تعریف نظری و گویه های عملیاتی شده آن میپردازیم .
با توجه به یافته های پژوهش مشخص شد، با افزایش سطح تحصیلات افراد خرافه گرایی کاهش پیدا میکند و تأیید این فرضیه همسو با نتایج پژوهش سپهر (١٣٧٥) بوده است .