چکیده:
قرآن کریم به اهمیت پاسخگویی به سؤالات توجه کرده و به روش خود به آنان پاسخ داده است. در این نوشتار با توجه به آیات قرآن و با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی، بعد از بیان مبانی و اهداف قابل استخراج در پاسخ به سؤالات، روشهای پاسخگویی قرآن کریم هم در حد تتبع بیان شده است. این روشهای دوازدهگانه که از پاسخ به سؤالات مرتبط با فروع آغاز و به مباهله که به نظر نگارنده نوعی پاسخگویی است ختم میشود، با توجه به متغیرهایی مثل: فهم یا اعتقاد مخاطب؛ موضوع پرسش؛ شرایط و حساسیتهای اجتماعی و... متعدد شده است. البته میتوان بهعنوان مثال از جهت ماده قضایا یا نوع استدلال پاسخ های قرآن را در دستهبندی جدیدی قرار داد اما آن چه در این نوشتار اولویت داشته، حکمت موجود در شکل پاسخگویی است.
خلاصه ماشینی:
چگونه ممکن است، دینی که مبانی آن بر علم و فهم استوار شده است و مردم را از جهل بر حذر داشته و به سوی نور و روشنایی دعوت میکند، با پرسش و پرسیدن که راهی برای رسیدن به حقیقت است مخالفت کند؟ خداوند در آیات متعددی؛ با اشاره به پرسش مردم از پیامبر(، مستقیماً به آنان جواب میدهد (برای نمونه نک: بقره، 189، «وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَ نَسِيَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَميم، قُلْ يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليم».
ب) اتمام حجت وقتی پرسشی در ذهن است، نمیتوان درست و قاطعانه تصمیم گرفت و تنها در سایۀ روشنایی علم است که تکالیف جان گرفته و معنا پیدا میکند؛ لذا پرسش، مورد تأیید و تأکید قرآن کریم است تا با برطرف شدن جهل، راه سعادت نمایان شده و حجت خداوند برانسانها کامل شود.
ولی مورد غفلت واقع شد و عملاً نشان میدهد که برخی از پرسشها را باید تصحیح کرد و سپس بدان پاسخ داد؛ لذا میفرماید: «از تو سؤال مىكنند چه چيز انفاق كنند؟ بگو: «هر خير و نيكى (و سرمايه سودمند مادى و معنوى) كه انفاق مىكنيد، بايد براى پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و مستمندان و درماندگان در راه باشد» و هر كار خيرى كه انجام دهيد، خداوند از آن آگاه است» (بقره: 215).
For this purpose, the current research has been carried out with the aim of explaining the personality determinations of doubt-raisers and bearers of doubt in the theoretical paradigm of Islam.