چکیده:
در فرآیند طراحی، مراجعه به پیشینهها و طرحهای مشابه و مطالعه و بهرهگیری از آنها ازجمله فعالیتهای رایجی است که توسط طراحان انجام میشود؛ چنانچه به روش صحیحی صورت گیرد میتواند آنها را در حل مسائل طراحی یاری کند و موجب شکلگیری ایدههای بدیع و خلاقانه شود. چگونگی خوانش و تجزیهوتحلیل پیشینهها و بهرهگیری عملی از آنها در فرآیند طراحی، اهمیت ویژهای پیدا میکند. مطالعه حاضر با هدف ترسیم چارچوبی نظری و بهمنظور ایجاد مدلی در جهت خوانش مولد پیشینهها و بهرهگیری از آن در فرآیند طراحی معماری انجام شده است. ظرفیت مولد خوانش پیشینهها به معنای آشکارکردن اصول کاربردی در پروژه مورد بررسی و هدف آن برقراری ارتباط میان تجزیهوتحلیل و طراحی است. به این منظور از خلاصهای از رویکرد نقد فرمالیستی بهعنوان مدلی که برای خوانش آثار معماری اتخاذ کرده آغاز شد و با بحث پیرامون پیشینهها بهعنوان منبع دانش طراحی و تمرکز اصلی در استخراج راهحلهای کاربردی در روند طراحی معماری ادامه مییابد. بهعنوان نتیجهگیری، دو رویکرد اصلی را در بهرهگیری از پیشینههای معماری پیشنهاد میکند که طی آنها میتوانیم از طریق مطالعه عمیق و دقیق پیشینه و پیکربندی تقریبی با نمودارهای انتزاعی یا صورتبندی راهحلهای طراحی در قالب اصول فرمی و بهکارگیری آنها در موقعیتهای آینده در گام نخست و همچنین توسعه خلاقانه آنها برای انطباق با موقعیتهای جدید و گسترش دانش طراحی در مرحلۀ بعد استفاده کنیم و بهکارگیری چارچوب پیشنهادی را بهعنوان روشی برای مطالعه پیشینهها در فرآیند طراحی مورد بحث قرار میدهد. اهداف پژوهش: بررسی نقش مطالعه پیشینهها در فرایند طراحی معماری. ایجاد مدلی در جهت خوانش مولد پیشینهها و بهرهگیری از آنها در فرآیند طراحی معماری. سوالات پژوهش: مطالعه پیشینهها چه نقش مولدی میتواند در فرایند طراحی معماری داشته باشد؟ گامهای خوانش مولد پیشینهها و بهرهگیری از آنها در فرآیند طراحی معماری کدام است؟
Referring to Precedents and studying them in the design process is a common activity performed by designers and if done correctly can help them solve design problems and lead to the formation of creative ideas. but, there is also a risk of superficial perception, which traps them in the trap of imitation. Therefore, how to read the Precedents and use them in the design process is of particular importance. The present study was conducted with the aim of drawing a framework and in order to create a model for generative reading of precedents and their use in the architectural design process. The generative capacity of reading precedents is related to disclosing viable principles in the analyzed work, and it aims to make the connection between analysis and design. To this end, it begins with a summary of the formalist critique approach as a model for reading architectural works and continues with a discussion of precedents as a source of design knowledge. Before concluding, it raises three important areas through three questions and examines them to draw its framework. Finally, as a conclusion, it proposes two approaches in utilizing precedents, during which we can study the precedents and approximate configuration with abstract diagrams and apply them to future situations in the first step, as well as develop them creatively to adapt to new situations at a later stage. And Discuss and apply the proposed framework as a way to study precedents in the design process.