چکیده:
هدف: این پژوهش باهدف، تبیین جامعهشناختی میزان تاثیر فرهنگ سیاسی بر مطالبهگری مدنی شهروندان اهواز، انجام شده است. روششناسی: روش پژوهش مقاله از نوع روش کمّی «پیمایشی» میباشد که تعداد 1320000 نفر از شهروندان اهواز بهعنوان جامعه آماری انتخاب و براساس فرمول کوکران، تعداد 385 نفر ازطریق شیوه نمونهگیری تصادفی ساده تعیین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محققساخته میباشد که براساس روایی صوری و پایایی ازطریق آلفای گرونباخ مورد تایید قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش مدلیابی معادلات ساختاری بهکمک نرمافزارهایPLS و نیز SPSS استفاده شده است.یافتهها و نتایج: نتایح بهدست آمده از تحلیل دادهها نشان داد: فرضیه 1: بین تعلق اجتماعی با مطالبهگری مدنی رابطه معنادری وجود دارد. فرضیه 2: بین ارتباطات و مطالبهگری مدنی رابطه معناداری وجود دارد. فرضیه 3: بین فرهنگ سیاسی تبعی و مطالبهگری رابطه معناداری وجود دارد. برای فرضیه 4، دادهها نشان داد که بین اعتماد سیاسی و مطالبهگری رابطه معناداری وجود ندارد و بنابراین فرضیه پژوهش رد گردید. فرضیه 5: بین فرهنگ محدود و مطالبهگری رابطه معناداری وجود دارد. فرضیه 6: بین فرهنگ مدنی و مطالبهگری رابطه معناداری وجود دارد. پیشنهاد میشود جهت تقویت حقوق شهروندی، فرهنگ مدنی، اعتماد و ارتباطات اجتماعی و تعلق و وابستگی اجتماعی شهروندان برنامهریزی، تا روحیه مطالبهگری شهروندان افزایش یافته و زمینه نقد سالم و افزایش مشارکت مدنی فراهم شود.
Purpose: This research was carried out with the aim of sociologically explaining the impact of political culture on the civil claims of Ahvaz citizens.Methodology: The research method of the article is a quantitative "survey" method, in which 1,320,000 citizens of Ahvaz were selected as the statistical population, and based on Cochran's formula, the number of 385 people was determined by simple random sampling. The tool for collecting information is a researcher-made questionnaire which were confirmed based on face validity and reliability by Gronbach's alpha. To analyze the data, structural equation modeling method was used with the help of PLS and SPSS software.Findings and Results: The results obtained from the data analysis showed: Hypothesis 1: There is a significant relationship between social belonging and civic claims. Hypothesis 2: There is a significant relationship between communication and civic claims. Hypothesis 3: There is a significant relationship between subservient political culture and claimness . For hypothesis 4, the data showed that there is no significant relationship between political trust and claimness, and therefore the research hypothesis was rejected. Hypothesis 5: There is a significant relationship between limited culture and claimness. Hypothesis 6: There is significant relationship between civic culture and claimness. It is suggested that in order to strengthen citizenship rights, civil culture, trust and social relations and belonging and social dependence of citizens, necessary planning should be done so that the spirit of demanding citizens will increase and they can have a healthy critique of different social situations and participate.
خلاصه ماشینی:
باقری، شجاعی، و کیانی در مقالۀ «مطالعات سرمایۀ اجتماعی با مشـارکت سیاسـی در ایـران پـس از انقلاب اسلامی ایران » (۱۴۰۰، ۲۴۷) در فراتحلیل خود به این نتیجه رسـیده اند کـه هرقـدر از زمان انقلاب اسلامی میگذرد، رابطۀ سرمایۀ اجتماعی و مشـارکت سیاسـی افـزایش مییابـد و این نکته بیانگر این است که سـرمایۀ اجتمـاعی، از مهـم تـرین متغیرهـای مـرتبط بـا مشـارکت سیاسی به شمار میآید و در برنامه ریزی های کشوری باید به ایـن موضـوع توجـه شـود و زمینـۀ افزایش سرمایۀ اجتماعی ازطریق اعتمادسازی، بالا بردن سطح آگاهی، و ترغیب شهروندان بـه مشارکت های مدنی فراهم شود.
نیازی و همکاران (۱۴۰۰، ۱۲۵)، در فراتحلیل «مطالعۀ رابطۀ سرمایۀ اجتماعی و فرهنگ و مشارکت سیاسی در ایران در سال هـای ۱۳۹۷-۱۳۸۵» بـه ایـن نتیجـه رسـیده اند کـه رابطـۀ سرمایٔە اجتمـاعی و فرهنــگ و مشـارکت سیاســی ، بـا اطمینــان بسـیار بــالایی معنادار اســت .
مرادی، کواکبیان و فلاحـت پیشـه (۱۳۹۶، ۱۰۵) در مطالعـۀ خـود بـا عنـوان «فراتحلیـل مطالعات اعتمـاد سیاسـی در ایـران پـس از انقـلاب اسـلامی »، بـه ایـن نتیجـه رسـیده اند کـه ً پژوهش های مربوط به اعتماد سیاسی عمدتا در دهۀ سوم و چهارم انقلاب اسلامی انجام شـده و ببیشتر در دهۀ سوم و چهارم انقلاب اسلامی انجام شده و بیشتر جنبۀ تبیینی دارند و فرهنگ و اعتماد سیاسی با «رویکرد نهادی» و تحت تأثیر متغیرهایی در سه سطح خˏرد، میـانی ، و کـلان بررسی شده است .
براساس یافته های پژوهش ، بین احساس تعلق اجتماعی با میزان مطالبه گری مـدنی شـهروندان اهوازی ، رابطۀ معناداری وجود دارد؛ به این معنا که احسـاس تعلـق اجتمـاعی بـالا و قـوی ، بـر میـزان مشارکت مدنی بالاتر تأثیرگذار بوده و باعث تقویت فرهنگ سیاسی میشود.