چکیده:
مسلمانان در ادامه فتوحات خود، زمانی که وارد حوزه دریای مدیترانه شدند، با توجه به اهمیت منطقه وحضور تاریخی امپراطوری بیزانس در آن، ضرورت اتخاذ یک راهبرد مشخص دریایی را به خوبی احساس نمودند. بر این اساس، مساله پژوهش حاضر که به روش توصیفی و تحلیلی تبیین گردیده، آن است که راهبرد مسلمانان در نبردهای بحری حوزهی دریای مدیترانه در قرن اول هجری چگونه بوده است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که فتوحات بحری را میتوان مرحله ای جدید از پیروزیهای مسلمانان در صدر اسلام به حساب آورد. از این رو هدف این پژوهش، واکاوی راهبرد نظامی مسلمانان در حوزه دریای مدیترانه به عنوان یکی از مهمترین مراکز فتواحات بحری است. به نظر میرسد اعراب مسلمان در این منطقه، علیرغم عدم برخورداری از تجربه لازم، با اتخاذ مجموعهای از سیاستها، اقتدار دیرینه بیزانس را به چالش کشیدند و به تدریج به عنوان یک قدرت دریایی در منطقه مطرح شدند. افزایش دانش و درک عمیق آنها نسبت به اهمیت دریا، توجه ویژه به صنعت دریانوردی، تقویت راههای مواصلاتی دریایی، تاسیس کارخانههای کشتیسازی، احداث بنادر و شهرهای ساحلی و تبدیل آنها به مراکز جمعیتی و همچنین تقویت ناوگان دریایی بخشی از مولفههای راهبردی بود که مسلمانان در نبردهای بحری این منطقه در پیش گرفتند.
In the continuation of their conquests, Muslims, when they entered the Mediterranean Sea area, felt the necessity of adopting a specific maritime strategy due to the importance of the region and the historical presence of the Byzantine Empire in the region. Considering this, the problem of the current research, which is explained in a descriptive and analytical way, concerns the strategy of Muslims in the naval battles of the Mediterranean Sea in the first Hijri century. The findings of the research show that the naval conquests can be considered a new stage of Muslim victories at the beginning of Islam. It seems that after entering the Mediterranean area, the Muslim Arabs, despite not having the necessary experience, challenged the long-standing authority of Byzantium by adopting a set of policies, and gradually emerged as a maritime power in the region. Increasing their deep knowledge and understanding of the importance of the sea, paying special attention to the maritime industry, strengthening maritime transport, establishing shipyards, building ports and coastal cities and turning them into population centers, as well as strengthening the naval fleet were part of the strategic components that Muslims employed in the naval battles of this region.
خلاصه ماشینی:
در کنار تحقيقات مربوط به تاريخ گسترش اسلام در شمال آفريقا و اندلس که از فتوحات بحري مسلمانان سخن گفته اند، برخي مقالات و کتب موجود نيز در اين زمينه تدوين شده اند؛ به عنوان مثال زينب عليزاده و مهدي جليلي در مقاله «سازمان نيروي دريايي مسلمانان در مديترانه تا پايان سده ششم هجري» به تشريح ساختار نيروي دريايي مسلمانان در مديترانه پرداخته و تمرکز خود را بر مسائلي مانند واحدهاي نيروي دريايي و آرايش نظامي آنها، کارکنان ناوگان، حقوق کارکنان و فرماندهان، آموزش رزم دريايي، تشريفات نيروي دريايي و پايگاههاي آن قرار داده اند و کمتر به مباحث سياست گذاري فاتحان مسلمان در حوزه جنگ هاي دريايي پرداخته اند.
موضوعي که اين ديدگاه را تقويت ميکند آن است که مسلمانان تنها پس از پيروزي در جنگ ذات الصواري 1 بود که براي دفاع از سرزمين هاي مفتوحه به اهميت توسعه ناوگان دريايي خود در سواحل درياي مديترانه پيبردند (ابن تغري، ۱۹۹۸: ۸۰/۱).
مطالعات تاريخي جنگ / سال ١٤٠١/ دوره ٦/ شماره ٤ به عنوان تنها معبر ميان درياي مديترانه و اقيانوس اطلس و تنگه سيسيل به عنوان حائل بين ساحل جنوب غربي اين جزيره از ساحل تونس و نقش مهم آنان در فتوحات اسلامي سخن گفته شده است (قلقشندي، ۱۹۱۵: ۳۷۳/۵).
اما اين امر مستلزم بهره گيري از ناوگان قدرتمندي بود که ضمن مقابله با تلاشهاي نيروي دريايي بيزانس جهت باز پس گيري شام و مصر، مطالعات تاريخي جنگ / سال ١٤٠١/ دوره ٦/ شماره ٤ راه را براي دفاع از دستاوردهاي مسلمانان و تأمين حوزه هاي نفوذ آنان در درياي مديترانه هموار نمايد.