چکیده:
در سده چهارم، بغداد دارالخلافه عباسیان تحت تسلط حاکمان شیعى آلبویه قرار گرفت و روابط سیاسى ـ اجتماعى میان فرقههای مختلف در بغداد متأثر از آمدن حاکمان بویهى بود. دو فرقه امامیه و حنابله که بیشترین حامیان را در میان شیعیان و اهل تسنن داشتند نیز از این قاعده مستثنا نبودند. رقابت دائمی این دو فرقه براى کسب موقعیت، بارها سبب ایجاد درگیری و اغتشاش در بغداد شد. شواهد حکایت از این دارند که با افزایش تحرکات اجتماعی و علمی امامیه، حنابله فتنههای اجتماعی را بر ضد شیعیان ایجاد کردند. حاکمان آلبویه هرچند حفظ حکومت با تعامل فِرق و امنیت شهر بغداد در اولویتشان بود، گاه خودشان به تقابل دامن میزدند. با طرح کردن و شناخت این موضوع بسیار مهم میتوان به درکی عمیق و ابعادی نو از تاریخ اسلام و ایران رسید. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی انجام شده و یافتههای آن بیانگر آن است که روابط سیاسى ـ اجتماعى امامیه و حنابله متأثر از اوضاع سیاسى ـ اجتماعى بغداد و رقابت میان حاکمان و اختلافهای مذهبى و فرقهای بود
فی القرن الرابع، اصبحت بغداد عاصمه الخلافه العباسیه تحت سیطره حکام ال بویه الشیعه وتاثرت العلاقات السیاسیه والاجتماعیه بین مختلف الطوايف فی بغداد بوصول حکام ال بویه. لم یستثنی من هذا الحکم المذهبان الامامیه والحنبلی اللذان کان لهما اکبر عدد من الشیعه والسنه. تسبب التنافس المستمر بین هاتین الطايفتین فی الحصول علی المناصب، فی العدید من الصراعات والاضطرابات فی بغداد. تشیر الدلايل الی انه مع تنامی الحرکات الاجتماعیه والعلمیه للامامیه، تسبب الحنبلی فی اثاره الفتن الاجتماعیه ضد الشیعه. حکام ال بویه رغم ان اولویتهم کانت الحفاظ علی الحکومه مع تفاعل الخلافات وامن مدینه بغداد، الا انهم فی بعض الاحیان اشعلوا المواجهه. من خلال التخطیط لهذه القضیه المهمه وفهمها یمکننا الوصول الی فهم عمیق وابعاد جدیده لتاریخ الاسلام وایران. تم اجراء هذا البحث باستخدام المنهج الوصفی والتحلیلی وتشیر نتايجه الی تاثر العلاقات السیاسیه والاجتماعیه للامامیه والحنبلی بالوضع السیاسی والاجتماعی لبغداد والتنافس بین الحکام والاختلافات الدینیه والمذهبیه