چکیده:
طرح هویت مکانی و تاثیراتی که در تحلیل الگوهای استقرار سکونتگاهها و چیدمان آنها دارد با استفاده از حوزههای معرفتی مانند چیدمانفضا و پدیدارشناسی و خلق مفاهیم بدیع، علاوه بر تأکید مضاعفی که بر درهمتنیدگی مسائل طبیعی و انسانی دارد، نقش مکان در رفتار و سبک رخدادهای انسانی و فضایی را برملا میسازد. این پژوهش جهت نشان دادن قابلیت دیدگاه تأویلی، نگاره یزد در متن جغرافیایی ایران مرکزی را محدوده تجربی خود انتخاب کرده است و بر آن است تا هویت مکانی و مدنیتهای استوار بر نگاره سرزمینی یزد و ویژگیهای لندفرمهای آن و سازههای ساخت بشر مانند قنات را بر نهادهای اجتماعی بنیادین یزد مطالعه نماید. به همین منظور، در این پژوهش با اتکاء به چند حوزه معرفتی که در نوع خود رویکردی نوین و خلاقانه به شمار میآید (از جمله مدلهای مفهومی چون تکنیک دادهمبنا، تکنیکهای ترسیمی فهم، تکنیک قواعد چیدمان فضایی هیلییر، رشد ارگانیک شهر و نسبتهای آلومتریک فضایی)، ارتباط بنیانهای نظری و معرفتی هویت مکانی و رفتارهای اجتماعی، در مقیاس خاصی تبیین گردید. در این میان ابداع قنات که دستاورد فناورانه مردم این خطه، جهت استمرار رابطه آلومتری طبیعی بین چکاد و چالهی منطقه در برابر تغییرات عمدهی محیطی است، را میتوان جزو هوشمندیهای تجربی این مردمان، با درک و فهمی شناختشناسانه از محیط تلقی کرد. هدف تحقیق، شناخت رابطه سازهی دستساز انسانی قنات با چیدمان فضایی بناهای مسکونی شهر در بافت قدیمی شهر یزد است که بر اثر کشف معنا از دیدگاه پدیدارشناسی، حاصل شده است. نتایج حاصل از پژوهش چنین بیان داشت که منطق چیدمان سازمندی "شهری" منطقه مدیون هویت مکانی "دریاچه یزد در دوره کواترنری" و منطق چیدمان سازمندی "روستایی" و هویت مکانی آن، ناشی از "عملکرد یخرودها و خط تعادل آب و یخ"بوده، در نتیجه قنات و ابداع آن در این ناحیه تنها یک کانال زیرزمینی انتقال آب سفرههای زیرزمینی نبوده، بلکه نشانی هوشمندانه از خوانش منظر، توسط ساکنان منطقه دارد و به عنوان راهبردی مدیریتی جهت حفظ و تقویت تعادل محیطی در برابر تغییرات عمده اقلیمی بشمار میآید. نتایج این مباحث میتواند عامل مؤثری در درک و فهم بهتر محیط و رابطه ساکنین و آمایش آیندهی این مناطق باشد.
The "Space identity" and the effects has on the analysis of settlement patterns and their arrangement by using knowledge fields such as space-arrangement and phenomenology and creating novel concepts, in addition to emphasizing the relationship between natural and human issues, it shows the importance of space in human behavior. This research aims to study the space identity of Yazd (located in the geographical context of central Iran) and its landforms and the impact of the "Qanat" on the fundamental social institutions of Yazd, whit using "Paraphrastic Method". In this research, relying on several fields of knowledge, which is considered a new and creative approach in its own way (including conceptual models such as data-based technique, comprehension drawing techniques, Hillier space syntax technique, urban organic growth and Allometric space ratios), the relationship between theoretical and epistemological foundations of space identity and social behaviors were explained on a special scale. Meanwhile, the technological achievement of the people of this region by inventing the Qanat in maintaining the natural Allometric relationship between the mountain and the catchment of this region, despite major environmental changes, can be considered as one of the empirical intelligences of these people from cognitive understanding of the environment. The results of this study can be expressed as considering the logic of urban structure in this region, which owes to the space identity of Lake Yazd in the Quaternary period and the logic of rural structure and its space identity due to the function of ice rivers and water-ice equilibrium line, The Qanat and its invention in this region is not only an underground channel for transferring water from underground aquifers, but also shows the reading of the landscape by the residents of this region and is considered as a management strategy to preserve and strengthen the environment in almost all major climates.The results of these discussions can be an effective factor in better understanding of the environment and the relationship of the residents and the future of these.
خلاصه ماشینی:
اين پژوهش با هدف کشف هويت مکاني چاله يزد پس از بررسي منطق چيدمان سازمندي هاي اجتماعي در فضا از ديدگاه فضايي هيليير، به مقايسه اي بين اين چيدمان با چيدمان فضايي قنات پرداخت و در پايان عوامل طبيعي مؤثر در پايداري و ماندگاري مدنيت شهري در منطقه يزد، شناسايي و تبيين گرديد تا متوجه شود چرا شهر و شهرنشيني که عامل تعادل بخشي منطقه اي محسوب ميشوند امروزه به مهمترين عامل عدم تعادل سرزميني در ايران تبديل شده اند.
پرسش هاي پژوهش ١- شهر يزد به عنوان يک نهاد بنيادين اجتماعي، هويت مکاني خود را مديون کدام فضاي ژئومورفيک است ؟ ٢- قنات چگونه در پايايي و ماندگاري مدنيت شهري در چاله ي يزد نقش مؤثري ايفا کرده است ؟ ٢ -پيشينه تحقيق عليرغم اهميت قنوات در تمدن کاريزي يزد و پيشنيه تاريخي قابل توجه آن ها، هنوز مطالعات اين رشته هاي بومي ارزشمند در هاله اي از ابهام قرار گرفته اند و جايگاه شان در مطالعات جامع علمي بسيار کم رنگ است .
(به تصویرصفحه رجوع شود) تصوير٥- بافت تاريخي شهر يزد و موقعيت سه قنات انتخابي(وقف آباد، زارچ ، دولت آباد) (ماخذ: نگارنده ) در تبيين نقش هويت آفرين آب هاي زيرزميني و سازه دست ساز قنات در تشکيل و توسعه شهر تاريخي يزد، پژوهش حاضر به کمک چيدمان فضايي، با توجه به نشانه هايي که در حافظه تاريخ طبيعي شهر باقي مانده ، تأويل هايي براي درک چگونگي استقرار شهر يزد بر مبناي آب زيرزميني ارائه و از مدل ها و نظريه هاي کلاسيک بعضي از بانيان جامعه شناسي پيرامون چگونگي ايجاد تغييرات و توسعه در جوامع مختلف و روند گذار جوامع از مقاطع مختلف استفاده کرده است .