چکیده:
این مقاله به پرسش دربارۀ نسبت میان تاریخ ایران و دوران باستان متأخر میپردازد، مفهومی که چند دهه است در تاریخنگاری غرب، در حوزۀ مطالعاتی روم و بیزانس، مطرح و متداول شده، اما هنوز جایگاهی در تاریخنگاری ایران نیافته است. از این رو، در گام نخست، پس از بررسیِ نظر چند پژوهشگرِ این حوزه، به بحث دربارۀ دورهبندی در تاریخ ایران میپردازیم. سپس، برای اینکه بتوانیم نظر دقیقتری دربارۀ نسبت مذکور بیان کنیم، مسئله را از منظرهای تاریخی، ساختار سیاسی ـ اداری، دینی، فرهنگی، و اقتصادی بررسی خواهیم کرد. روش تحقیق این مقاله بررسی محتوایی و تطبیقیِ متون و نظریهها است و منابع آن به دو دستۀ درجه اول شامل متون تاریخی، و درجه دوم یعنی پژوهشهای معاصر تقسیم میشود. در پایان، تأکید ما بر موضوع تداوم، به ویژه در حوزۀ فرهنگ، بوده و پیشنهادمان این است که بازۀ زمانیِ «ایران در دوران باستان متأخر» از آغاز ساسانیان تا پایان دورۀ اول عباسیان و برآمدنِ سلجوقیان در نظر گرفته شود، یعنی از سدۀ سوم تا پایان دهم میلادی، تاریخی که دوران باستان متأخرِ غربیان را در نیز بر میگیرد. همچنین از دستاوردهای این تحقیق میتواند طرح پیشنهادهایی برای دورهشناسی تاریخ هنر و معماری ایران باشد.
This article addresses the question of the relationship between the history of Iran and the late antiquity. A concept that has been debated in Western historiography for decades in the field of Roman and Byzantine studies; however, it has not yet found a place in Iranian historiography. Therefore, in the first step, after reviewing the opinion of several researchers in this field, we will discuss the periodization in the history of Iran. Then, in order to be able to give a more accurate view of the relationship, we will look at the issue from a historical perspective, political-administrative, religious, cultural and economic structure. The research method of this article is text analysis and critical review of theories; in addition, its sources are divided into two categories: primary sources, including historical texts, and secondary sources, i.e. contemporary research. In the end, our emphasis is on continuity issue, especially in the field of culture Moreover, our suggestion is to consider the period of “Iran in Late antiquity" from the beginning of the Sasanian to the end of the first Abbasid period, and it means that from about the third century to the beginning of the tenth century AD decade. A history that includes the late antiquity of the Westerners. In addition, one of the achievements of this research can be a proposal for periodization of the history of Iranian architecture.
خلاصه ماشینی:
جستارهای تاریخی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی دوفصل نامۀ علمی (مقالۀ علمی ـ پژوهشی )، سال یازدهم ، شمارة دوم ، پاییز و زمستان ١٣٩٩ ایران در دورانِ باستانِ متأخر، بررسی شکل گیری یک مفهوم 1 در تاریخ نگاری ایران احسان طهماسبی * نادیه ایمانی **، محمدرضا رحیم زاده *** چکیده این مقاله به پرسش دربارة نسبت میـان تـاریخ ایـران و دوران باسـتان متـأخر مـیپـردازد، مفهومی که چند دهه است در تـاریخ نگـاری غـرب ، در حـوزة مطالعـاتی روم و بیـزانس ، مطرح و متداول شده ، اما هنوز جایگاهی در تاریخ نگاری ایران نیافتـه اسـت .
(٣ :Ibid) تورج دریایی در سال ٢٠١٦ در مقالۀ «جایگاه تاریخ ساسانیان در مطالعات ایـران شناسـی، اسلام پژوهشی، و عهـد باسـتان متـأخر» ,The Limits of Sasanian History: Between Iranian Islamic, and Late Antique Studies، نخست ، مروری بـر پـژوهش هـای مهـم دربـارة تـاریخ ساسانیان و روش های آنان کرده و سپس بـه جایگـاه ساسـانیان در مطالعـات دوران باسـتان متـأخر پرداختـه اسـت .
در کتب تاریخ پیامبران و شاهان (اصفهانی، ١٣٦٧)، الکامل (ابـن اثیـر، ١٣٨٥)، نظام التواریخ (بیضاوی، ١٣٨٢)، اخبار الطوال (دینـوری، ١٣٨٣)، مجمـل التـواریخ و القصص (١٣١٨)، زین الاخبار (گردیزی، ١٣٦٣)، و تاریخ گزیده (مستوفی، ١٣٦٤) کـه طـی 49 قرون سوم تا هشتم هجری نوشته شده اند، تقسیمات تقریباً مشـابه دیـده مـیشـود، بـه ایـن صورت که به تاریخ مختصر پیامبران ، طبقات شاهان ایران (پیشدادیان ، کیانیـان ، اشـکانیان یـا ملوک الطوایف ، ساسانیان ) ، وقایع صدر اسلام ، و خلفای مسلمان پرداخته انـد.