چکیده:
مقدمه: رشد سریع تکنولوژی در بهرهبرداری از منابع طبیعی و افزایش مصرفگرایی در جوامع انسانی سبب بروز بحرانهای محیط زیستی شده است که تهدیدی جدی برای پایدرای جوامع، بخصوص جوامع روستایی بشمار میآیند. از این رو ارزیابی پایداری این مناطق و بررسی نحوه مصرف و بهرهبرداری منابع امری ضروری است. در این میان یکی از بهترین شاخصها برای ارزیابی توسعه پایدار که بر میزان مصرف با توجه به توان اکولوژیکی تاکید دارد، شاخص ردپای بومشناختی است. از اینرو پژوهش حاضر با استفاده از شاخص مذکور به ارزیابی پایداری اکولوژیکی سکونتگاههای روستایی شهرستان اسلامآباد غرب و تحلیل الگوی فضایی ردپای بوم شناختی در سطح منطقه، میپردازد.روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی میباشد. جهت جمعآوری اطلاعات از روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. محدوده مورد مطالعه، شامل نقاط روستایی دارای سکنه شهرستان اسلامآباد غرب میباشد که 40 روستای آن براساس سه فاکتور موقعیت طبیعی، فاصله از مرکز شهرستان و تعداد خانوار انتخاب شدند. براساس فرمول کوکران حداقل حجم نمونه 360 خانوار تعیین شد. با استفاده از روش نسبیت، سهم هر یک از روستاها در تعداد توزیع پرسشنامه مشخص گردید. جهت تجزیه و تحلیل دادههای بدست آمده از شاخص ردپای بومشناحتی در 6 جزء زمین کشاورزی، زمین انرژی، زمین مرتع، زمین جنگلی، پهنههای آبی و ناحیه ساخته شده استفاده شد. همچنین برای شناسایی الگوی توزیع فضایی ردپا در سطح منطقه مورد مطالعه از آماره موران محلی و جهت پهنهبندی میزان ردپای بدست آمده از درونیابی IDW استفاده گردید.یافته ها: نتایج نشان داد که از 40 روستای مورد بررسی 72.5 درصد معادل 29 روستا در شرایط ناپایدار و کسری اکولوژیکی قرار دارند و 11 روستا دارای اضافه اکولوژیکی هستند. در این میان روستای برفآباد علیا با 8351،23-هکتار جهانی دارای بیشترین کسری اکولوژیکی و روستای میانتنگ منصوری با 2042+ هکتار جهانی از بیشترین اضافه اکولوژیکی برخوردار است. همچنین شاخص موران محلی، الگوی فضایی توزیع ردپا در سطح شهرستان را از نوع خوشهای با ارزش بالا شناسایی نمود. بر اساس درونیابیIDW مشخص گردید که روستاهای شمالی و جنوبی شهرستان که اغلب موقعیتی کوهستانی و جنگلی دارند در پهنه ردپای متوسط و زیاد قرار دارند و روستاهای میانی با موقعیتی دشتی دارای میزان ردپای کم و خیلی کم هستند.نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان ادعا کرد که موقعیت طبیعی سکونتگاههای روستایی در میزان ردپای بوم شناختی این مناطق اثرگذار است. به طوری که روستاهای کوهستانی و جنگلی ردپای بزرگتری نسبت به روستاهای دشتی دارند. این امر را می توان در دسترسی کمتر این روستاها به منابع و همچنین مساحت کم پهنههای منابع طبیعی دانست از سوی دیگر میزان مصرف انرژی در زمینه سوخت به دلیل شرایط محیطی در مناطق کوهستانی بالا بوده که این امر در مناطق دشتی بسیار کمتر است. از این رو در مدیریت مصرف منابع و برنامهریزی در جهت پایداری باید به روستاهای کوهستانی و جنگلی توجه بیشتری شود.
Introduction: The increase in technology in the exploitation of natural resources and the increase in consumerism have led to environmental crises that threaten the stability of societies, especially rural societies. Consequently, it is important to evaluate the sustainability of these areas and to examine how resources are consumed and exploited. In the interim, one of the best indicators for evaluating sustainable development which emphasizes the amount of consumption with regard to ecological power, is the ecological footprint index. Thus by using the mentioned index, the present study analyzes the spatial pattern of the ecological footprint at the level of the region in Eslamabad-e-Gharb county.Method: In terms of purpose, this research is practical and descriptive-analytical in nature. Documentary and field methods have been applied to collect information. Based on three factors of natural location, distance from the county center and the number of households, 40 villages were selected from eslamabad-gharb county. Grounded on Cochran's formula, the minimal sample size of 360 household was determined. Using the Proportion formula, the share of each village in the number of questionnaire distributions was determined, To analyze the obtained data, the ecological footprint index was used in 6 factors of energy land, pastureland, arable land, forest land, water areas and built land. Moreover, Moran's i statistic was used to identify the spatial distribution pattern of ecological footprint in the study area, and IDW interpolation was used to zone eco-footprints.Findings: The results showed that 72.5 percent of the 40 investigated villages, equivalent to 29 villages, are in unstable conditions and ecological deficit, and 11 villages have an ecological surplus. Meanwhile, the village of Barf Abad Aliya with -8351.23 global hectares has the largest ecological deficit and the village of Mian-Tang Mansouri with +2042 global hectares has the largest ecological surplus. Also, the local Moran's index identified the spatial pattern of footprint distribution at the county level as a cluster type with high value. Based on the interpolation of IDW, it was found that the northern and southern villages of the county, which often have a mountainous and forest location, are located in the middle and high footprint area, and the middle villages with a plain location have a low and very low footprint.Conclusions: The natural location of rural settlements influence their ecological footprint, so mountain and forest villages have a larger footprint than plain villages. This can be seen in the less access of these villages to resources as well as the small area of natural resource areas. On the other hand, the amount of energy consumption in the field of fuel is very high due to the environmental conditions in mountainous areas, which is much less in plain areas. Consequently, mountain and forest villages should be given more attention in resource consumption management and sustainability planning.
خلاصه ماشینی:
در این میان ، مناطق روستایی به دلیل نزدیکی بیشتر به طبیعت و اثرات مستقیمی که بر طبیعت می گذارند و تأثیراتی که از آن می پذیرند، اهمیت بسزایی دارند (عزمی و لنگرودی، ١٣٩٠: ١٠٣)؛ چرا که این مناطق به منظور تأمین معیشت و نیازهای خود، وابستگی زیادی به منابع طبیعی دارند (قاسمی و همکاران ، ١٣٩٦: ٦٣٨)؛ به طوریکه امروزه مسائل محیط زیستی تهدیدی جدی برای پایداری جوامع روستایی است (صفا و محمدیان سقین سرا، ١٣٩٩: ١٠٢)؛ بنابراین ضرورت دارد نحوة روابط و مصرف منابع این نوع سکونتگاه ها بررسی و پایداری و ناپایداری آن سنجیده شود.
ecological footprint جغرافیایی در سنجش ردپا و بررسی تأثیرگذاری ویژگیهای طبیعی مناطق مختلف در میزان ردپا سبب شد پژوهش حاضر با اذعان به اهمیت منابع طبیعی در جوامع روستایی و تأثیر الگوی مصرف بر آن ، برمبنای پایداری سکونتگاه های روستایی و مدیریت مصرف منابع طرح ریزی شود.
بدین ترتیب پژوهش پیش رو در راستای ضرورت های مطرح شده ، سکونتگاه های روستایی شهرستان اسلام آباد غرب را از حیث مصرف منابع و میزان ردپای بوم شناختی بررسی میکند و به این سؤال پاسخ میدهد که وضعیت مصرف منابع در روستاهای شهرستان چگونه است و توزیع فضایی ردپای بوم شناختی آن ها از چه الگویی پیروی می کند.
از طرفی با توجه به مشکلات محیط زیستی شهرستان اسلام آباد غرب ، جمعیت فراوان روستایی آن و نیز کشاورزی گسترده در این مناطق ، لازم است میزان مصرف منابع و پایداری مصرف آن ها ارزیابی شود.
پژوهش حاضر با نگاه جغرافیایی و با تکیه بر شاخص ردپای بوم شناختی ، پایداری اکولوژیکی سکونتگاه های روستایی شهرستان اسلام آباد غرب را ارزیابی میکند.
Analyzing the level of sustainable development based on information and communication technology in rural areas (case study: Jiroft city).