چکیده:
بیان مسئله: شاهنامه ی ابوالقاسم فردوسی یکی از شاهکارهای (چند وجهی) هنر-ادبیات ایران است که میبایست ریشه اش
را در چیزی به نام خداینامگها دانست و این مهم (نوشته/سروده) در طی تاریخ ما همواره در زمره تسخی بوده که به دلیل
عناصر بینامتنی خاصی که دارد (حضور انواع نمادها و نشانهها تنیده در جهان خیال و توانی رئال) همواره مورد اهمیت و
توجه هنرمندان خطاط نگارگر (نقاش) و اهل موسیقی (نقال) قرار گرفته و بارها مجسمه ی رستم زینت بخش میدانهایمان
بوده با این حال برخی از آنها که آفرینش شده تاکنون ناشناخته ماندهاند که این مهم همواره سبب دغدغه ی فکری ما گردید.
هدف: علاوه بر این سخنان؛ قصد داریم در اینجا هم به ذهن کاوشگر خویش پاسخ داده و هم بر آن شدیم تا به صورتی میدانی
و عملی به معرفی بیشتر یکی از این مجموعه آثار مربوطه برای دوران قاجار ضمن تشریح آن برای اولین بار همت نهیم که
متعلق به موزه ی ملّی ملک بود (به کد: ۱۰۸۴) روش تحقیق: روش ما در اینجا بنیادین بوده (کیفی)» توصیفی-تحلیلی
است و از دید کتابخانهای و تجربی برای پیشبردی کاربردی تر همواره بهره بردیم. جمع بندی: و در پایان به این اندیشه آمید
واریم که ضمن آشنایی بیشتر با هنر مشرق زمین» سخنی نو از جهان چاپهای سنگی نیز به یادگار بگذاریم» امید که مفید واقع
گردد.
خلاصه ماشینی:
همچنين مراحل اصلي شکل گيري چاپ در ايران واضح و مشخص است و پر تکرار گشته ولي به رسم معمول در مرور تا وصول به ايده هايي نوين تر و با توجه به همين اطلاعاتي که داريم ميتوانيم ما هم در اختصار بيان کنيم که : سير تحولات اين صنعت بر اساس اطلاعات موجود، چاپ به عنوان شيوه اي معمول براي انتشار کتاب بوده (که نه مقاله است و نه رساله ) و ابتدا در فرمي کلي باب ميگردد (در ايران ) و سپس به جنبه اي سياسي و مذهبي مدتي مديد را اصطلاحا گره ميخورد، بعد ياد است در خلال نيمه ي دوم قرن نوزدهم در ايران که اصل جنبش نياز به اين دستگاه مکانيکي شکل گرفته و اين را ميتوان به نحوي حتي توأم در طنز، پدربزرگ پرينتر هاي امروزي دانست و نخستين اقدامات جهت راه اندازي چاپ در ايران تا حدودي روشن و مشخص است اما اين اقدامات معمولا کوتاه مدت بوده و در بسياري از اوقات ما خلاء مهندسين ذي ربط داشتيم تا آنکه بعد از فرنگي سازي و زدايي و بسي کشمکش هاي قاجار و پهلوي ها اين مهم نيز به روندي متعادل تر برقرار ميگردد، نسخه ها دقيق تر و منظم تر تکثير شده و ديد آگاهانه به تمام اجزاي آن از هنر نگارش تا نقاشي و صفحه آرايي و جلدسازي هاي مربوطه بيشتر و بيشتر تنظيم ميگردد ولي امروزه گويي چندان که بايد ديگر چيزي به اين شيوه حاصل نشده است و خبري از آن همه هياهوي کارگاه هايش نزد سمع ما نيست که بسا قاتلش جهان متاورس است ، اينترنت و عالم مجازي باشد ولي اين نکته را وانهاده و از آن دست اقدامات قديم (منحصر) که مي توان به چاپ (نيمه ) سنگي نسبت داد (سواي جهان کتب و مجلات ) بايد به چاپ اسکناسهايي با قالبهاي چوبي حکاکي شده در زمان يکي از حکام ايلخاني به نام گيخاتوخان (٦٩٣ / ١٢٩٣) و فعاليتهاي يک چاپخانه ي ارمني در جلفا (در قرن هفدهم ) نيز اشاره کرد (اولريش ، ١٣٩٣، ٣١).