چکیده:
نظریه تولید فضا دربرگیرنده کنش متقابل صورتهای ذهنی (بازنماییها)، مکان (ویژگیهای کالبدی) و کنش انسانی (زندگی زیسته) است. بنابراین، فرض میشود که فضا ظرفی ثابت نیست، بلکه محصولی اجتماعی است که انسانها آن را پیدرپی تولید و بر سر آن مذاکره میکنند. آنها فضای طراحیشده را دگرگون میکنند و آن را به فضای زیسته نزدیک میسازند. مطالعه حاضر با تأکید بر مفهوم «فضای زیسته» لوفور به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه کاربران مرکز شهر رشت فضاهای «حیات شهری باکیفیت» را تولید میکنند. نتایج مطالعه عمدتاً براساس روش پیمایشی بوده است. دادهها علاوه بر پرسشنامه و نقشهبرداری ارزیابانه، از طریق گفتگوهای ساختارنیافته و مشاهده جمعآوری شده است. تحلیل دادهها براساس روشهای آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. این مطالعه نشان داد که کابران مرکز رشت با انتخاب آگاهانه مکان فراغت خود و از طریق کنشهای خاصی به فضاهای زیسته روزمره خود معنا میدهند. آنها این کنشها را در مکانهایی با ویژگیهای کالبدی متمایز (کیفیتهای دیدنی، مکانهای نمادین) انجام میدهند. بهعلاوه، این کاربران با ایجاد مفهوم «اجتماعیبودن» با دوستان و آشنایان از طریق اوقات فراغت، دارای پیوندهای اجتماعی معناداری هستند. وانگهی، شکلگیری فضاهای «حیات شهری باکیفیت» با هفت ویژگی مطلوب «فضاهای سبز»، «بافتهای تاریخی»، «فعالیتها»، «نظارت طبیعی»، «احساس مالکیت»، «مقیاس انسانی»، و «مدیریت و نگهداری» از سوی کاربران تفسیر میشود.
The theory of the production of space involves the interaction of ideas (representations), locality (physical features), and human practice (lived life). Accordingly, it is assumed that space is not a fixed container, but a social product that is repeatedly produced and negotiated by human beings. They transform the designed space and make it closer to the lived space. In the present study, Lefebvre's notion of lived space was used to explore how users of the city centre of Rasht produce spaces of high-quality urban life. The presented results are based on the survey method. In addition to a paper questionnaire and evaluative mapping, the data were collected through unstructured conversations with respondents and walk-by observations. Analysis of the data was performed based on descriptive and inferential statistics. To conclude, this study showed that users of the city centre of Rasht give meaning to their lived everyday spaces by consciously choosing their leisure place and through special practices. They perform these practices in places with distinct physical characteristics (scenic quality, symbolic places). Moreover, constructing the notion of ‘sociability’ with friends and acquaintances through leisure, the users have meaningful social ties. In addition, from the users' point of view, the formation of spaces of high-quality urban life is interpreted through the seven desirable characteristics of green spaces, historical areas, activities, natural surveillance, sense of ownership, human scale, and management and maintenance.
خلاصه ماشینی:
Perceived Space در این راستا، مطالعۀ حاضر با تأکید بر مفهوم «فضای زیسته ١» به بررسی این موضوع پرداخته است که کاربران مرکز شهر رشت چگونه فضاهای حیات شهری باکیفیت را تولید می کنند.
کنش فضایی به طور هم زمان تعریف می کند: مکان ها: رابطۀ محلی با جهانی ؛ بازنمایی آن رابطه ؛ فعالیت ها و علائم ؛ فضاهای بی اهمیت زندگی روزمره و در تقابل با این موارد آخر، فضاهایی که برای گروه های خاص با ابزارهای نمادین به عنوان مطلوب یا نامطلوب ، خیراندیشانه یا بداندیشانه ، مجاز یا ممنوع مشخص می شود.
با توجه به این ، فضایی در پرسش نامه (سایر) برای پاسخ دهندگان منظور شده است ): کنش ها (یک سؤال بسته و دو سؤال باز دربارة الگوهای فعالیت ، هدف از انجام آن و موقعیت جغرافیایی الگوهای مزبور در مرکز شهر)؛ فضاهای بازنمایی (یک سؤال بسته و سه سؤال باز دربارة تجارب احساسی، استفاده از استعارة «مرکز(های) شهر» و «حاشیه (های) شهر» به ترتیب برای استخراج مناطق جذاب و زننده در مرکز شهر و شناسایی عناصر نمادین شهر، سوء عملکردها یا عواملی که جذابیت برخی از فضاها و همچنین میزان هویت فضایی از دید کاربران را نشان میدهد).
بنابراین انتخاب این روش ها بر پایۀ هدف شناسایی ارزش های ملموس (کالبدی ) و ناملموس (اجتماعی و معنایی ) زندگی زیستۀ روزمره برای یافتن راه حل هایی جهت تولید فضاهای «حیات شهری باکیفیت » قرار داشته است .