چکیده:
هدف: از مقاله حاضر، بررسی تاثیر آموزش راهکارهای سیاسی- اجتماعی رعایت پوشش اسلامی برآراستگی دانشجویان دختر دانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس بود. روش:در بخش کمی، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و در بخش کیفی، روش دیکلمن بود. جامعه آماری همه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان فارس در سال تحصیلی 1399-1398 بود. هشت راهکار سیاسی- اجتماعی، به گروه آزمایش طی4 جلسه2 ساعته به تناوب هر دو هفته ای یک جلسه در مدت2 ماه آموزش داده شد. ابزار گرداوری داده ها، پرسشنامه و مصاحبه بودکه با استفاده از روش تحلیل کوواریانس با اندازه گیری مکرر یک طرفه وتحلیل دیکلمن بررسی شدند. یافته ها: متغیرهای مقطع تحصیلی، شغل وسال تحصیلی با مولفه های سیاسی- اجتماعی تفاوت معناداری نداشت و بین مولفه سیاسی-اجتماعی در دو گروه کنترل و آزمایش در مرحله پس آزمون پس از حذف تاثیر پیشآزمون تفاوت معنادار وجود ندارد. یافته های کیفی منجر به استخراج درون مایه اصلی پیرامون راهکارها سیاسی- اجتماعی از مصاحبه ها شد. نتیجه: آموزش از لحاظ آماری تاثیری نداشته است اما با آموزش آگاهی بالا رفته است ولی تغییر نگرش اتفاق ایجاد نشده است لذا برای تغییر رفتار باید انگیزه های بیشتر از آموزش ایجاد کنیم.
The purpose of this article was to investigate the effect of teaching social-political strategies to observe Islamic clothing on the beauty of female students of Islamic Azad Universities in Fars province. Method: In the quantitative part, it was quasi-experimental with a pre-test-post-test design with a control group, and in the qualitative part, Dikelman's method was used. The statistical population was all students of Islamic Azad University of Fars province in the academic year 2018-2019. Eight political-social solutions were taught to the experimental group during 4 2-hour sessions, one session every two weeks for 2 months. The tools of data collection were questionnaires and interviews, which were analyzed using covariance analysis with one-way repeated measurements and Dickelman analysis. Findings: There was no significant difference between the variables of education level, occupation and academic year with political-social components, and there is no significant difference between the political-social component in the two control and experimental groups in the post-test phase after removing the effect of the pre-test. Qualitative findings led to the extraction of the main theme about political-social solutions from the interviews. Result: Education has not had a statistical effect, but awareness has increased with education, but attitude change has not occurred, therefore, to change behavior, we need to create more incentives than education.
خلاصه ماشینی:
(مطهري ،١٣٧١: ٧٣) پژوهش هاي زيادي در زمينه حجاب و پوشش انجام شده است به طور مثال ؛ سيد محمد رضا علاء الدين (1398)بيان داشته که نهادينه کردن فرهنگ عفاف و حجاب بايد از سنين کودکي و نوجواني شروع شود؛ ابراهيمي و همکاران (1398) يافته اند که دانشجويان با کنترل و اجبار و محدوديت زياد مخالف بوده ؛ مختاريان پور و همکاران (1390) يافته اند نهادي کردن حجاب و عفاف طي سه مرحله بروني کردن ، عنيت بخشي و دروني کردن بايد صورت بگيرد؛اصغر محمدي و ميثم قدسي(1395)بيان داشتندکه زنان بيشتر از بعد اعتقادي به حجاب مي نگرند و از لحاظ رفتاري کمتر به آن عمل مي کنند؛عبدالرضا زاهدي و همکاران (1389)معتقدند با چينش صحيح آيات مربوط به « عفاف و حجاب » مي توانند اين دو رفتار را در جامعه نهادينه سازند؛ فريده پيشوايي(1395)بيان داشته که بخش اندکي از دستورهاي قرآني درباره ترويج عفاف و حجاب در امر برنامه سازي به کار گرفته شده و از بخش زيادي از آنها غفلت شده است ؛ انسيه ماهيني و همکاران (1389) علل کم توجهي و بي توجهي دختران به مقوله حجاب را بيان داشته و براي ترويج اين مقوله راهکارهايي ارائه داده اند؛ عبدالحميد فرزانه مژگان اميريان زاده (1395) بهترين راهکار ارائه شده از سوي دانشجويان ، مربوط به آزادي و استفاده نکردن از زور و اجبار و پس از آن فرهنگ سازي و تبيين فلسفه و آثار سازنده رعايت موازين شرعي پوشش و حجاب است ، تحقيقات از جمله کتاب هاي زيادي در موضوع فرهنگ حجاب ، پوشش ، عفاف وحيا در سالهاي اخير به صورت کتابخانه اي و ميداني انجام شده و نتايج ارزشمندي هم بدست آمده است ، اما تا کنون پژوهش آزمايشي براي ارزيابي راهکارها و نتايج بدست آمده ، انجام نگرفته است .