چکیده:
منطقهی خاورمیانه و غرب آسیا از مناطق حساس و دارای اثرات جهانی شناخته میشوند. این اهمیت تنها مربوط به دوران معاصر نیست؛ بلکه از دورهی باستان این منطقه محل تلاقی منافع قدرتهای بزرگ بوده است و همواره تحولات این منطقه بر پویاییهای جهانی اثرات غیرقابلانکاری داشته است. پس از حملات 11 سپتامبر 2001 ایالاتمتحدهی آمریکا به وارد کردن مفهوم مبارزه با تروریزم در سیاستهای دفاعی و امنیتی خود ابتدا به افغانستان حمله نظامی کرد و در سال 2003 با حمله به عراق رژیم صدام حسین در این کشور را سرنگون کرد. این دو حملهی نظامی جدا از فروپاشی طالبان در افغانستان و رژیم بعث در عراق پیامد دیگری نیز داشت و آنهم حضور فزایندهی ایالاتمتحده در خاورمیانه به صورت کلی و غرب آسیا به صورت خاص بود. هدف این پژوهش این است که به بررسی اثرات حضور ایالاتمتحدهی آمریکا در منطقهی غرب آسیا بر راهبردها و سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران بپردازد. بر این اساس، سؤال اصلی در این پژوهش این است که حضور ایالاتمتحده در منطقهی غرب آسیا چه اثراتی بر راهبردهای منطقهای جمهوری اسلامی داشته است؟ برای پاسخ به این سؤال مروری بر راهبردها و عملکرد جمهوری اسلامی نشان میدهد این کشور با تفسیر این حضور بهمثابهی یک تهدید امنیتی تلاش کرده است دست به یک موازنه قدرت با ایالاتمتحده در سه سطح سیاسی، نظامی و اقتصادی بزند.
The Middle East and West Asia region are known as sensitive regions with global effects. This importance is not unique to the contemporary era; Rather, since ancient times, this region has been the crossroads of the interests of the great powers, and the developments in this region have always had irreversible effects on global dynamics. After the 9/11 attacks, the United States first invaded Afghanistan militarily to include the concept of counter-terrorism in its defense and security policies, and in 2003 overthrew Saddam Hussein's regime in Iraq. Apart from the collapse of the Taliban in Afghanistan and the Ba'athist regime in Iraq, these two military strikes had another consequence: the growing presence of the United States in the Middle East in general and West Asia in particular. The purpose of this study is to investigate the effects of the US presence in the West Asian region on the strategies and policies of the regions of the Islamic Republic of Iran. Accordingly, the main question in this study is what effect has the presence of the United States in the West Asian region had on the regional strategies of the Islamic Republic? To answer this question, a review of the strategies and actions of the Islamic Republic shows that by interpreting this presence as a security threat, the country has tried to strike a balance of power with the United States at three levels: political, military and economic.
خلاصه ماشینی:
پس از فروپاشــي رژيم بعث در عراق در سال ٢٠٠٣ ، جمهوري اسلامي اين فرصت را پيدا کرد تا نفوذ خود را در عراق افزايش دهد و با وقوع تحولات بهار عربي و درگير شدن سوريه در جنگ داخلي، جمهورياسلامي مستقيماً به نفع اسد وارد تحولات ميداني شــد و جنگ داخلي يمن نيز موجب حمايت ايران از نيروهاي متحد شــمالي (حوثيها) شد و بخش اعظم مداخلات منطقه اي ايران در خاورميانه و غرب آسيا را تقابل با ايالات متحده تشکيل ميدهد.
يافته هاي اين پژوهش ميتواند ضمن بازنمايي تأثير حضور ايالات متحده بر سياست هاي و راهبردهاي منطقه اي جمهوري اســـلامي ايران و ميزان اثرگذاري آن ها بر جهت گيري و يا تغيير و تعديل ســـياســـت خارجي ايالات متحده ضمن ارائه درک بهتري نسبت به روندها و فرآيندهاي سياست گذاري در ايران ، متغيرهاي حياتي را مورد شناسايي قرار دهد تعريف مفاهيم و اصطلاحات تخصصي به صورت مفهومي و عملياتي ١- راهبردهاي منطقه اي: بيترديد منطقه غرب آســـيا، از مهم ترين مناطقي اســـت که تمرکز و توجه بســـياري از بازيگران بين المللي را به خود معطوف کرده است .
بر اين اساس روابط مستحکم سياسي ميان دو کشور را ميتوان يکي از اهرم هاي جمهوري اسلامي در مواجهه با حضور گسترده ي ايالات متحده در منطقه غرب آسيا دانست .
out Economic Ties with Iran ” 2018) جمع بندي در اين پژوهش تلاش شد تا به بررسي سياست ها و راهبردهاي منطقه اي جمهوري اسلامي ايران در قبال حضور گسترده ي ايالات متحده در منطقه غرب آسيا پرداخته شود.
20)BBBBBBBBB BBBB BBBBBBBBB B BBBBBBBBBB BBBBB BB BBBBBB BBBBBBBB, BBB Americans Have to Leave 21)Iraq.