چکیده:
در این پژوهش به بررسی فرآیند یادگیری در کلاس معکوس درس تاریخ پرداخته شده است. یافتهها پژوهش نشان میدهد که محور اصلی فرآیند یادگیری فراگیران در کلاس معکوس یادگیری فعال میباشد که این یادگیری تحت تاثیری عواملی از جمله شرایط علّی)انگیزههای بیرونی و درونی)؛ راهبردهای فرآیند یادگیری(مشارکتی، اکتشافی، مستقل و عمیق)؛ زمینه)مدیریت زمان، مواد آموزشی و طرح درس) و شرایط مداخلهگر)عوامل فردی، آموزشی، سازمانی و فرهنگی) قرار دارد که در نهایت منجر به بهبود پیامدهای (فردی و تحصیلی) در یادگیری درس تاریخ در فراگیران میشود. این پژوهش با توجه به تجربه عینی آن در کلاس های درس تاریخ استان خراسان رضوی و در دبیرستانهای شهرستانهای مشهد تدوین شده است. هم چنین محتوای آن برای همکاران عزیزم در استان خراسان تدریس شده است. روش تنظیم این مقاله به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده است.
In this research, the learning process in the flipped history class has been investigated. The findings of the research show that the main axis of the learning process of students in the flipped class is active learning, which is influenced by factors such as causal conditions (external and internal motivations); learning process strategies (participatory, exploratory, independent and deep); context (time management, educational materials and lesson plan) and intervening conditions (individual, educational, organizational and cultural factors) which ultimately lead to improving the results (individual and academic) in learning history among learners. to be This research was compiled according to its objective experience in the history classrooms of Razavi Khorasan Province and in high schools of Mashhad. Also, its content has been taught to my dear colleagues in Khorasan province. The method of preparing this article was library and field.
خلاصه ماشینی:
درس هاي داخل کلاس در يک کلاس درس معکوس ممکن است شامل يادگيري بر اساس فعاليت هايي باشد که در آموزش سنتي بعنوان تکليف خانگي بودند(فلاهرتي و فليپس ، ٢٠١٥، مهرينگ ، ٢٠١٦)؛ از سويي ديگر در اين نوع از يادگيري ميتوان ، زمان بيشتري را در کلاس براي مهارت هاي تفکر گذاشت ، همچنين فراگيران به صورت فعال ، در يادگيري و ايجاد دانش بيشتر فعال هستند و هم زمان دانش خود را آزمايش و ارزيابي ميکنند (تامس و فيل پات ، ٢٠١٢).
از سويي ديگر کلاس معکوس فقط شامل صرف کردن زمان کلاس درس براي يادگيري فردي نيست بلکه شامل استفاده از انواع آموزش و يادگيري، تشويق فراگيران به پذيرش مسئوليت يادگيري خود، تقويت آنان در جهت رسيدن به يادگيري در حد تسلط در محتوا ميشود؛ از اين رو حاميان کلاس معکوس تبيين ميکنند که اين رويکرد ميتواند باعث بهبود تعامل معلم و شاگرد، تسهيل يادگيري عميق از طريق فعاليت - هاي يادگيري در کلاس درس ، منجر به پويايي کلاس ، افزايش انگيزه و يادگيري عميق تر(گلزاري و عطاران ، ١٣٩٥)؛ کمک به درک فراگيران نسبت به سبک هاي يادگيري و عملکردشان و پرورش درگيري فراگيران شود؛ همچنين در اين رويکرد ارائه محتوا در کلاس درس کنار گذاشته ميشود و مدرسان ميتوانند فعاليت - هاي کلاسي را از طريق آموزش اينکه چگونه فراگيران به علت مسائل دست يابند و اطلاعات را در زندگي واقعي به کار گيرند، فراهم کنند.