چکیده:
مهدی اخوان ثالث، شاعر نامدار معاصر است که در قالبهای مختلف شعری طبعآزمایی کرده است. شخصیت فرازنِگَر، آرمانطلب و خودشیفتۀ وی، دارای ابعاد ویژه و درخور بررسی است. پژوهش، پاسخگوی این پرسش است که آیا خودشیفتگی بر کیفیت و کمیت تصویرپردازیهای اخوان تأثیر چشمگیر داشته است؟ در جستار حاضر، علل روانشناسانۀ سرایش اشعار نارسیسیستیِ وی، واکاوی شد. تشنگی اخوان درخصوص مورد تأیید واقع شدن، رسیدن به جامعهای آرمانی، دوری از مظاهر دنیای متجدد و یکی شدن با شخصیتهای اسطورهای که از شاخههای بهنجار و نابهنجار خودشیفتگی هستند به شاخصهای زندگی فردی وی بازمیگردد. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. براساس نتایج تحقیق، انواع سطوح خودشیفتگی مانند خودستایی، گردنفرازی، ستایش مقام هنری، افکار قلندری و...، نقش بارزی را در پیشبرد کیفیت و کمیت وجه هنریِ مضامین و تصاویر ادبی «م. امید» ایفا کردهاند؛ به نحوی که اگر این ابداعات را حذف یا کم کنیم، بخش زیادی از محتوای آثار وی از بین رفته و طبیعتاً بر قسمتی از مفاهیم ادبیات معاصر، تأثیر میگذارد.
Mehdi Akhavan Sales is a famous contemporary poet who has experimented with various forms of poetry. His idealistic and narcissistic personality has special and worthy dimensions. The research answers the question of whether narcissism has had a significant effect on the quality and quantity of Akhavan's illustrations? In the present article, the psychological reasons for composing his narcissistic poems were investigated. The Akhavan's thirst for approval, reaching an ideal society, staying away from the manifestations of the modern world, and uniting with mythical characters who are the normal and abnormal branches of narcissism, back to the hallmarks of his personal life. The research method is descriptive and analytical. According to the research results, various levels of narcissism such as boastfulness, arrogance, praise of artistic status, Qalandari's thoughts, etc., have played a significant role in promoting the quality and quantity of artistic aspects of M. Omid's themes and literary images; in a way, if we remove or reduce these innovations, a large part of the content of his works will be lost and will naturally affect some of the concepts of contemporary literature.
خلاصه ماشینی:
اخوان ، خودشيفتگي، گردن فرازي، مفاخره ، قلندري - مقاله ي حاضر برگرفته از رساله ي دکتري رشته ي زبان و ادبيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مرکزي است .
اصطلاح نارسيسيسم به اسطورة تأمل برانگيزي که همانا قرباني شدن جواني زيبا به نام «نارسيس ٢» به خاطر خودشيفتگي است ، بازميگردد؛ اين مفهوم اساطيري در علم روان شناسي به برخورد افراطي افرادي تعلق ميگيرد که اعتماد به نفس را از حد متعارف گذرانده و به خود برتربيني و تحقير ديگري رويآورده اند.
ابعادي از «خوددوست داري» در همۀ افراد وجود دارد؛ انسان در ارتباط با ديگران براي اعتماد به خود و دفاع از حقوق شخصي به سطوحي از اين احساس نياز دارد که روان شناسان ، آن را «عزت نفس » ناميده اند؛ بنابراين ، نميتوان هر نمونه از علاقه به خويشتن و منفعت طلبي - هاي معمول را با خودشيفتگي مرتبط دانست .
يونگ در کتاب «ماهيت روان و انرژي» بيان کرد که انرژي سرکوب شده در روان فرد از بين نميرود، بلکه در ذهن و اعمال وي به اشــکال ديگر (متضــاد يا غيرمتضــاد، مثبت يا منفي) نمايان ميشـــود؛ اين فرآيند به صـــورت ناخودآگاه به منظور تحقق ارزش و فرديت انســـان ، خودنمـايي ميکند؛ خودشـــيفتگي در شـــعر اخوان ، يکي از ســـاحت هاي جبران ناکاميهاي وي است .
سالم فزون ز بيست نه و طبعم اين چنين قصر قصيده صرح ممرّد کند همي اورنگ شعر بر زبر شعريان نهد کلکم که پايگاه سر فرقد کند همي يارد «اميد» نيز چنين دست و پنجه نرم با احمد بن قوص احمد کند همي (همان : ١٣٧) اخوان در قطعه اي به نام «در مرثيۀ دخترم تنسگل » علاوه بر بيان اندوه خويش در از دست دادن فرزند، هنر شاعري خود را نيز مورد ستايش قرار ميدهد.