چکیده:
قابوس نامه کتابی تعلیمی و اخلاقی است که عنصرالمعالی کیکاووس، از امرای آل زیار، آن در قرن پنجم برای فرزندش گیلانشاه نوشته است. این کتاب دارای ارزشهای ادبی و اجتماعی فراوانی است به گونهای که آن را مجموعه ی تمدن ایرانی قبل از مغول دانستهاند. نویسنده در جای جای این کتاب برای تاثیرگذاری و تاکید کلام خویش از حکایات و داستانهای تاریخی و اجتماعی استفاده کرده است. این داستانها برای تشریح نکات اخلاقی بیان میشوند و در آنها سیاق خاصی از داستان گویی را میتوان مشاهده کرد. یکی از عناصر داستانی که به گونهای آشکار در حکایتهای قابوس نامه برجستگی دارد، عنصر روایت است. این پژوهش صورت توصیفی-تحلیلی با انتخاب تصادفی پانزده حکایت از قابو س نامه، ساختار روایت را در این اثر با توجه به آغاز و شروع داستانی، مثلث داستانی، گره افکنی و گره گشایی و... تحلیل کرده است. علاوه بر ساختار پیرنگ و نحوه شکلگیری و روند آن در داستان، دو عنصر اصلی و موثر در روایت چون شخصیت پردازی و دیدگاه نیز واکاوی شده است. بر اساس نتایج این تحقیق، عنصرالمعالی خودآگاه و یا ناخودآگاه، علاوه بر بیان نکات اخلاقی، از شیوههای داستان نویسی جدید در حکایات قابوس نامه سود برده و این عامل بر اثرگذاری و صمیمیت داستانهایش افزوده است. عنصرالمعالی در زاویه دید (دیدگاه) نیز به نوآوریهایی دست زده و با تلفیق چند دیدگاه، نظرگاهی نوین را بیان کرده است. او در دیدگاه با آنکه از همه ی وقایع باخبر است، از نقل همه ی حوادث، سوگیری و تفصیل بیش از حد خودداری میکند و تصمیمگیری را بر عهده ی خواننده میگذارد.
خلاصه ماشینی:
با اين که عنصرالمعالي از بزرگان کشوري بوده است ؛ بدون هيچ سوگرايي يا جانبداري ، از هرگروه و طبقه اي ، داستان هايي را به عنوان شاهدمثال در قابوس نامه ذکر ميکند؛ به اين ترتيب که پس از بيان موضوع مدنظر و تحليل آن ، براي تفسير و تأييد گفته هاي خويش ، حکايت يا داستاني را از اقشار مختلف اجتماعي نقل ميکند.
| 258 اين پژوهش عنصر داستاني پيرنگ را در داستان هاي قابوس نامه و شگردهاي نويسنده را براي اثرگذاري و جذابيت بيشتر داستان ها واکاوي ميکنند؛ همچنين دو عنصر مرتبط با روايت يعني شخصيت پردازي ، ديدگاه يا زاويه ديد و نحوه نقل داستان نيز در اين اثر، بررسي و تحليل شده است .
١. آغاز روايت آغاز روايت و شروع آن را بايد با يکديگر متفاوت دانست ؛ آغاز داستان آن گاه است که معمولا نويسنده در يک يا دوجمله به معرفي مکان و گاه زمان و محل انجام کنش ها مي پردازد و بدين طريق داستان را آغاز ميکند: «مقدمه يا قسمت ابتدايي داستان همان منظره و نماي عمومي داستان است »(فتاحي ، ١٣٨٦: ٣١)؛ مثلا در باب چهل وچهارم قابوس نامه (حکايت در آيين جوانمردپيشگي )، داستان با اين عبارت آغاز مي شود: «در روزي به کوهستان عياران به هم نشسته بودند» (عنصرالمعالي ، ١٣٨٧: ٢٤٨).