چکیده:
در همة ادیان شخصیتی محوری و اسطورهای وجود دارد. مطابق با نظریۀ کارکردگرایی، اسطوره رابطهای با جامعه برقرار میکند که در ابعاد مختلف زندگی افراد جامعه تأثیرگذار است. اخلاق دینی، عبادات، آیینها و سنتهای فرهنگی و اجتماعی براساس وجود او شکل میگیرد و رابطهای متقابل بین اسطوره و انسان برقرار میشود. این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل اسطورة اهورهمزدا و نقش او در شکلگیری اخلاق دینی زرتشتی و تحلیل رابطۀ بین انسان و اهورهمزدا براساس نظریۀ کارکردگرایی انجام گرفته است. اهمیت مطالعه و پژوهش در خصوص اسطورۀ اهورهمزدا و رابطۀ آن با انسان براساس نظریۀ کارکردگرایی این است که اسطورۀ اهورهمزدا در زندگی دینی، اجتماعی و فردی زرتشتیان کارکردی هویتساز دارد. طبق جهانبینی زرتشتی و همکاری انسان با اهورهمزدا سه نوع رابطۀ وجودشناختی، معرفتشناختی و فرجامشناختی بین انسان و اهورهمزدا شکل میگیرد. پرسش این است که کارکرد و نقش اسطورۀ اهورهمزدا در زندگی اجتماعی، دینی و فردی زرتشتیان چیست و نظریۀ کارکردگرایی چگونه میتواند این نقش را بررسی و تبیین کند؟ این مقاله با استفاده از روش توصیفی_تحلیلی و بر پایۀ منابع کتابخانهای و نوع تاریخی به بررسی و تحلیل رابطۀ انسان و اهورامزدا براساس نظریۀ کارکردگرایی پرداخته است. برخی یافتههای پژوهش بیانگر این است که اسطورهها نمیتوانند به آیینها تبدیل شوند و سبب شکلگیری اخلاق دینی، هویت اجتماعی و فردی و سنتها در جامعه شوند.
There exists a pivotal and mythical character in all religions. According to functionalism, the mythical character establishes a relationship with a society that affects different aspects of its individuals’ lives. Religious ethics, acts of worship, rituals, and social and cultural customs form around its existence, and a mutual relationship between the human and the mythical character begins. This study was carried out to examine and analyze the Ahura Mazda myth and its role in the formation of Zoroastrian religious ethics and to analyze the relationship between the human and Ahura Mazda based on functionalism. The importance of studying Ahura Mazda myth and its relationship with the human through the lens of functionalism is that Ahura Mazda myth has an identity-making function in the religious, social, and individual lives of Zoroastrians. According to the Zoroastrian worldview and the interaction between the human and Ahura Mazda, three types of relationships – including ontological, epistemological, and eschatological –are formed between the human and Ahura Mazda. The question is about the function and role of Ahura Mazda myth in the social, religious, and individual lives of Zoroastrians and the ways in which functionalism can help examine and explain this role. Adopting a descriptive-analytical method based on library and historical documents analysis, this article investigates and analyzes the relationship between the human and Ahura Mazda according to functionalism. Some findings of the study express that myths can turn into rituals, thus forming religious ethics, social and individual identities, and customs in the society.
خلاصه ماشینی:
اين پژوهش با هدف بررسي و تحليـل اسـطورة اهوره مزدا و نقش او در شکل گيري اخلاق ديني زرتشتي و تحليل رابطۀ بين انسان و اهوره مزدا براسـاس نظريـۀ کـارکردگرايي انجام گرفته است .
طبق جهان بيني زرتشتي و همکاري انسان با اهوره مزدا سه نوع رابطۀ وجودشناختي ، معرفت شناختي و فرجام شناختي بـين انسـان و اهـوره مـزدا شـکل مي گيرد.
پرسش اين است که کارکرد و نقش اسطورة اهوره مزدا در زندگي اجتماعي ، ديني و فردي زرتشتيان چيست و نظريـۀ کارکردگرايي چگونه مي تواند اين نقش را بررسي و تبيين کند؟ اين مقاله با استفاده از روش توصـيفي _تحليلـي و بـر پايـۀ منابع کتابخانه اي و نوع تاريخي به بررسي و تحليل رابطۀ انسان و اهورامزدا براساس نظريۀ کارکردگرايي پرداخته اسـت .
اهميت و هدف : هدف از اين پژوهش بررسي و تبيين کارکرد اسطوره اي اهوره مـزدا در شکل گيري اخلاق ديني زرتشتي و تحليل و توضيح رابطۀ وجودشناختي، معرفت شناختي و فرجام شناختي بين انسان و اهوره مزدا براساس نظريۀ کارکردگرايي است .
مراحل آفرينش اهوره مـزدا و وجـود دوره هاي کيهاني و اهريمن و امشاسپندان ، براي انسان زرتشـتي بـه شـناخت و تعريفـي از جهان منجر ميشود که نميتواند پيشينۀ فرهنگي اسطورة اهوره مزدا را توضيح دهد.
در واقع آفـرينش انجـام گرفتـه تـا مقابلـه بـا اهريمن و پاک کردن جهان از لوث او و نيروها و آلودگي هاي حاصل از آنها انجام گيـرد و در اين بين مهم ترين و اصليترين عنصر انسان است که کمک ميکند تا دوبـاره جهـان بـه همان صورت اوليه و کمال خود باز گردد (١٩٢-١٩١ :٢٠١١ ,SkjaervØ).