چکیده:
یکی از مسائل پیش روی مسلمانان پس از هجرت به مدینه، چگونگی تنظیم روابط اقتصادی با یهودیانی بود که به سبب تسلط بر اقتصاد مدینه، مسلمانان را به شیوههای مختلف در تنگنا قرار میدادند. هجرت پیامبر به مدینه همراه با امضای پیماننامه صلحآمیز با یهودیان مدینه بود. این پیماننامه، زندگی مسالمتآمیز مسلمانان و یهودیان را بهدنبال داشت. اما یهودیان پس از چندی پیمانشکنی کرده، گفتههای پیشین خود را انکار کردند و به حمایت از مشرکان پرداختند. این امر درنهایت منجر به مواجهة پیامبر با یهودیان و اتخاذ راهبرد اقتصادی در تقابل با آنان شد. این پژوهش با رویکردی تاریخیـ تحلیلی و با استفاده از مدل سوات (SWOT) به دنبال شناسایی راهبرد مدیریت اقتصادی پیامبر در مواجهة با یهودیان است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که «پایهریزی نظام اقتصادی مستقل و ساماندهی مناسبات مالی مسلمانان» راهبرد اساسی پیامبر بوده است. این راهبرد نیز دارای تاکتیکها و تکنیکهای خاصی میباشد.
One of the issues faced by the Muslims after migrating to Medina was how to regulate the economic relations with the Jews who, due to their domination of the economy of Medina, put the Muslims in trouble in different ways. The Prophet's migration to Medina happened after the signing of a peace agreement with the Jews of Medina. This agreement was about the peaceful life of Muslims and Jews. But after some time, the Jews broke the agreement, denied their previous statements and supported the polytheists. This ultimately led to the confrontation of the Prophet with the Jews and the adoption of an economic strategy against them. Using the historical-analytical approach and the SWOT model, this research seeks to identify the Prophet's economic management strategy in dealing with the Jews. The findings of the research show that "establishing an independent economic system and organizing the financial relations of Muslims" was the Prophet’s main strategy with certain tactics and techniques.
خلاصه ماشینی:
اين پژوهش درصدد اين پاسخ است که نوع روابط اقتصادي مسلمانان با يهود مدينه در سالهاي ابتدايي هجرت چگونه بوده است؟ و پيامبر( در مواجهه با تهديدات و مناسبات مالي يهوديان و همچنين کاهش سيطره يهود و رشد زيرساختهاي اقتصادي مسلمانان کدام راهبرد اقتصادي را اتخاذ نمودند؟ در اين اثر، ابتدا بروز مشکلات در روابط دو طرف، کارشکنيهاي يهود و در نهايت، مديريت راهبردي پيامبر( در جهت چگونگي تنظيم و کنترل روابط اقتصادي مسلمانان با يهوديان که منجر به تسلط يهود بر اقتصاد مدينه شده بود و مسلمانان را به شيوههاي گوناگون در تنگنا قرار داده بودند، بررسي ميگردد.
ازاینرو، پيامبر( با استفاده از نقاط قوت حکومت و مسلمانان، از جمله «نيروي کارِ مهاجران و مشغول بهکارشدن آنان به صورت مزارعه در مزارع انصار» (ابيداود، 1988، ج 3، ص 255و256)؛ «احياي اراضي موات توسط مسلمانان» (همان، ص 170و171)؛ «واگذاری اراضي موات به مهاجران به صورت اقطاع» (همان)؛ «مشارکت انصار و مهاجران در زندگي و تعديل سرمايه» (ابنهشام، بيتا، ج 1، ص 505)؛ «حذف ماليات در بازار براي گروههاي ضعيف و متوسط» (سمهودي، 1984، ج 1، ص 747؛ ابنقتيبه، 1960، ص 575ـ577) و «نظارت بر بازار» (ثقفي، 1376، ص 215) براي استفاده حداکثري از فرصتها، از جمله «موقعيت مناسب مدينه و قرار گرفتن در امتداد شاهراه تجارت» (بکري اندلسي، 1945، ج 1، ص 5)؛ «مناطق حاصلخيز حاصل از نقض پيمان يهوديان، مانند مناطقي ازجمله فدک و خيبر» و «غنایم حاصل از درگيري يا جنگ» (واقدي، 1369، ج 1، ص 177)، راهبرد «پايهريزي نظام اقتصادي مستقل و ساماندهي مناسبات مالي مسلمانان» را برنامهريزي و اجرا کردند.