چکیده:
رکن رابع یکی از مفاهیم مهم عقاید شیخیه است. شیخ احمد احسایی بنیانگذار فرقۀ شیخیه با ارائه تفسیر جدید از معاد، معراج، مفهوم امامت و ... با دیدگاههای علمای شیعی در موارد فوق، مخالفت و پیروانی پیدا کرد. شیخیها در اصول، خود را جزو مذهب اثناعشری میدانند؛ اما برخی از آموزههای آنها، ازجمله «رکن رابع» معارض با اصول اثناعشری است. لذا در پژوهش حاضر سعی شده که اختلاف و اشتراک دو مذهب فوق، درباره نواب امام عصر (ع) با روش توصیفی_تحلیلی موردبررسی قرار گیرد. رکن رابع مورد تاکید بزرگان شیخی، تفسیری جدید از نواب امام عصر (ع) است؛ با این تفاوت که در مذهب امامیه با آغاز غیبت کبرا، فقها، نواب عام امام عصر (ع) هستند؛ اما در مذهب شیخی، افرادی خاص؛ مانند شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی و... نائبان خاص امام عصر به شمار میروند. تفاوت دیگر دراینباره این است که نواب امام عصر در مذهب امامیه، فقها؛ یعنی انسانهای غیر معصومند؛ ولی بر اساس مذهب شیخیه، مقام رکن رابع، با جایگاه امامان معصوم برابری میکند. علاوه بر تناقضگوییهایی که در سخنان شیخیها وجود دارد، بعضی از شخصیتهای آن، با رویکرد غالیانه، مقام رکن رابع را فراتر از منزلت پیامبران و امامان معصوم (ع) میدانند، ولی این باور بر اساس مذهب امامیه پذیرفتنی نیست و بدعتی آشکار بهشمار میآید.
The fourth pillar is one of the important concepts of Shaykhyyah
beliefs. Sheikh Ahmad Ahsai, the founder of the Sheikhiyah sect,
by presenting a new interpretation of resurrection, ascension, the
concept of imamate, etc. , opposed the opinions of Shia scholars in
the above cases and found followers. In principle, the Sheikhs
consider themselves to be part of the Imamiyyah religion; But some
of their teachings, including "fourth pillar" are against the principles
of the Imamiyyah. Therefore, in the present research, it has been
tried to investigate the differences and commonalities of the above
two religions about the Nawab of Imam Asr (AS) with a
descriptive-analytical method. The fourth pillar emphasized by the
sheikhi elders is a new interpretation of Nawab Imam Asr (AS) ;
With the difference that in the Imamiyyah religion, with the
beginning of the occultation of the cobra, the jurists are the general
nawabs of Imam Asr (AS) ; But in Sheikhi religion, certain people;
Like Sheikh Ahmed Ahsai and Seyyed Kazem Rashti, etc. , they are
considered special deputies of Imam Asr.
Another difference in this regard is that the Nawab of Imam Asr in
the Imamiyyah religion, the jurists; That is, non-innocent people;
But according to the Shaikhiya religion, the position of the fourth
pillar is equal to the position of the infallible imams. In addition to
the contradictions that exist in the words of the Shaykhs, some of its
personalities, with a ghastly approach, consider the position of the
fourth pillar to be beyond the dignity of the prophets and infallible
imams, but this belief is not acceptable based on the Imami religion
and is considered an obvious heresy.
خلاصه ماشینی:
رکن رابع مورد تأکید بزرگان شیخی، تفسیری جدید از نواب امام عصر (ع) است؛ با این تفاوت که در مذهب امامیه با آغاز غیبت کبرا، فقها، نواب عام امام عصر (ع) هستند؛ اما در مذهب شیخی، افرادی خاص؛ مانند شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی و...
با وجود این، شیخیه آذربایجان بعد از شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی، منکر این امر شده، آن را از اختراعات و ابداعات کریمخان کرمانی شمرده و با آن مخالفت کردهاند (مبلغی، 1373، 3، 399)؛ ولی با مراجعه به کتابهای سید کاظم و شیخ احمد میتوان به کذب ادعای شیخیه آذربایجان پی برد؛ زیرا رکن رابع در آثار بزرگان شیخیه از جمله دو دستنوشت، به خط سید کاظم رشتی موجود است که در آنها به نحو قاطع به این موضوع پرداخته و در نامههای فوق، از ارکان چهارگانۀ ایمان، از جمله «رکن چهارم» به تفصیل سخن رفته است.
(کرمانی، 1268: 57) فضلالله مهتدی، معروف به صبحی از بهائیان معروف کاشان در کتاب خاطرات خود ضمن معرفی بابیه به فرقهای منشعب از شیخیه، اینگونه بیان میکند: با وقوف بر رسائل مشایخ شیخیه و فهم اصول مسائل این فرقه، میتوان شیخیه را شعبهای از طایفه اثناعشریه شمرد که در فروع اجتهاد را جایز ندانسته، بر طبق اخبار آلمحمد (ص) عمل میکند و اصول دین را منحصر به چهار رکن معرفت میداند: معرفت الله، معرفت النبی، معرفت امام و معرفت شخص کامل یا رکن رابع که وسیلۀ معرفت سایر ارکان نامبرده است و توجه به او توجه بهحق و لازم است؛ چرا که باب و نائب حقیقی امام در زمان غیبت، همواره میان مردم ظاهر و مشهود است.