چکیده:
رویکرد باززندهسازی در عرصۀ حفاظت از میراث معماری نیازمند شناسایی و احصای همۀ ارزشهای مرتبط با اثر است، اما در فرایند باززندهسازی به تاثیرگذاری جغرافیای طبیعی بر شکلگیری میراث معماری و بر اندیشۀ انسان برای خلق آن، با عنوان ارزشهای مکانی، کمتر توجه شده است. ضعف در شناخت و تبیین این ارزشها سبب از دست رفتن محیط طبیعی اثرگذار و نابودی یکپارچگی میراث معماری با زمینهاش میشود. از سوی دیگر، برای حفاظت از میراث معماری، علاوه بر شناسایی همۀ ارزشهای مرتبط، تداوم این ارزشها در بستر زمان نیز ضروری است. در این پژوهش، با هدف ارتقای دانش ارزشگذاری و توسعۀ نگاه ارزشمحور در عرصۀ حفاظت از میراث معماری، شناخت و معرفی ارزشهای مکانی برای تکمیل طبقهبندی موجود از ارزشها و شناسایی مولفههای مفهوم «تداوم» برای دست یافتن به چگونگی استمرار این ارزشها پیگیری گردیده و با رویکرد کیفی و راهبرد استدلال منطقی و به روش موردپژوهی، ابتدا با بازخوانی متون و نظریههای مرتبط، به تدقیق مفاهیم «ارزشهای مکانی» و «تداوم» در میراث معماری پرداخته شده است و سپس با تحلیل دادهها، مولفههای «تداوم»، «شاخصهای ارزش مکانی»، و ابعاد احصای آنها، با عنوان یافتههای پژوهش، استخراج شده و برای تدوین چارچوب مفهومی «باززندهسازی میراث معماری بر مبنای تداوم ارزشهای مکانی» به کار آمده است. درنهایت، با تحلیل دادههای نظری و میدانی حاصل از بررسی «مجموعۀ معماری چغازنبیل»، به سوال اصلی پژوهش پاسخ داده میشود. بنابر یافتههای پژوهش، ارتباط میان سه شاخص «بنیانهای طبیعی»، «اندیشۀ ساخت»، و «کالبد ساختهشده» ارزشهای مکانی را شکل میدهد و میتوان این شاخصها را در چهار بعد منظر، ساختار، عملکرد، و معنا در میراث معماری شناسایی کرد. همچنین، «پویایی» و «حفاظت» دو مولفۀ تداوم هستند که استمرار ارزشهای مکانی منوط به «پویایی» شاخصها با رویکرد «توسعۀ پایدار» و «حفاظت» از روابط میان شاخصها با رویکرد «کاهش خطر بلایا» در فرایند باززندهسازی خواهد بود.