چکیده:
مقدمه زمانی که صحبت از صندوقهای بازنشستگی به میان میآید. عموما تنها گروه ذینفع که به ذهن خطور میکند بازنشستگانی است که برای مدت ۳۰ سال (در برخی مواردء کمتر یا بیشتر از این مدت) در نهادهاء سازمانها یا کارگاههایی مشغول به کار بوده و پس از دور خدمت خودء حقوق و مزایای خود را از صندوق مربوطه دریافت میکنند. دستکم در ایران» تجربه نشان میدهد که الب چنین برداشتی از صندوقهای بازنشستگی و مشترکان آن وجود دارد و این بازنشستگان هستند که صرفا مشترک صندوقهای بازنشستگی محسوب میشوند. نکتة جالب این است که چنین برداشتی فقط در سطح جامعه وجود ندارد بلکه در سطح سازمان و مدیریت صندوقهای بازنشستگی و فراتر از آن در سطح دولت نیز وجود دارد. با این حال, واضح است که شاغلینی که در تمام دوران کاری خود به صندوق بازنشستگی حقبیمه پرداخت میکنند. یکی از مشترکان اصلی صندوقهای بازنشستگی هستند. شاغلین امروز مشترک صندوق بازنشستة فردایند و از اینرو تفاوتی در برخورداری و داشتن منافع مشترک با بازنشستگان ندارند. در حقیقت. این اندوختههای شاغلین است که در نهادی تحت عنوان صندوق یا سازمانهای بازنشستگی به امانت گذاشته میشود به این امید که با سرمایهگذاری و استفادة بهینه از آنهاء سطح و کیفیت زندگی آنها در دوران بازنشستگی تنزل جدی پیدا نکند. اماء تا به امروز وضعیت به نحوی پیشرفته که در بسیاری موارد این بازنشستگان هستند که اقدام به مطالبهگری از دولتها و صندوقهای بازنشستگی میکنند.