چکیده:
از منظر جایگاه و صلاحیت، دیوان عدالت اداری را میتوان نزدیکترین نهاد به دیوان مظالم در ایران و اسلام دانست. مبتنی بر مطالعاتی توصیفی-تحلیلی، با بازشناسایی جایگاه و صلاحیتهای دیوان مظالم در ساختار حقوقی–قضایی ایران و اسلام و تطبیق ویژگیهای آن با دیوان عدالت اداری در نظام حقوقی-قضایی جمهوری اسلامی ایران، این نتیجه به دست آمد که در ادوار مختلف تاریخی، جایگاه دیوان مظالم به جهت قرارگرفتن در ذیل شخص اول حکومت یا فرد منصوب او، از استحکام و استقلال بیشتری نسبت به دیوان عدالت اداری برخوردار بوده است. از سوی دیگر، با پیشبینی صلاحیت رسیدگی به کلیه شکایات مردم از عمال و کارگزاران حکومتی و حتی اختلافات بین صاحبان قدرت برای دیوان مظالم، حوزه صلاحیت آن دیوان نسبت به دیوان عدالت اداری گستردهتر بوده است. مبتنی بر یافتههای ذکر شده، تغییر جایگاه دیوان عدالت اداری به عنوان مرجعی در ذیل مقام رهبری و در عرض قوه قضائیه و همچنین توسعه صلاحیتهای آن به عنوان مرجع صلاحیتدار جهت رسیدگی به «کلیه دعاوی اداری» و «دعاوی متأثر از اقتدارات عمومی» میتواند به ارتقای جایگاه و نقش دیوان عدالت اداری کمک کند.
In terms of status and competence, the Administrative Justice Court can be considered the closest institution to the Oppression Court in Iran and Islam. Based on descriptive-analytical studies, with recognizing the status and competence of the Oppression Court in the legal-judicial structure of Iran and Islam and adapting its characteristics to the Administrative Justice Court in the legal-judicial system of the Islamic Republic of Iran, it was concluded that in different historical periods, the status of the Oppression Court was under the first person of the government or the person appointed by her. Because of this, the Oppression Court has been more strong and independent than the Administrative Justice Court. On the other hand, by predicting the competence of handling all people's complaints against government officials and agents and even disputes between those in power for the Oppression Court, the jurisdiction of that court has been wider than the Administrative Justice Court. Based on the above findings, changing the status of the Administrative Justice Court as an institution under the leadership and within the judiciary and developing its competencies as an institution to handle "all administrative claims" and "claims affected by public authority" can help to promote the status and competence of the Administrative Justice Court.
خلاصه ماشینی:
ب ( معيار تعيين صلاحيت ديوان عدالت اداري در مقابــل ديــوان مظالــم کــه مبتنــي بــر معيــار شــخصي يــا شــکلي، صلاحيــت رســيدگي بــه مطلـق دعـاوي عليـه دولـت را بـر عهـده داشـت ، بـراي تبييـن معيـار تعييـن صلاحيـت ديـوان عدالـت اداري بايـد بـه دو نکتـه توجـه کـرد: اول ـ بــه اســتناد اصــل ١٧٣ قانــون اساســي، ديــوان عدالــت اداري در نظــام قضايــي ايــران ، مرجــع رســيدگي بــه شــکايات و تظلمــات »مــردم « از »مأموريــن و واحده ــاي دولتــي« اســت و از ايــن نظــر، در ديــوان ، اصــل بــر ايــن اســت کــه دعــاوي دولــت از دولــت قابــل طــرح نيســت .
در مقـام تبييـن ايـن مطلـب ، اشـاره بـه ايـن نکتـه مفيـد اسـت کـه تبـادر اوليـه از ظاه ـر اصـل ١٧٣ قانــون اساســي ايــن اســت کــه ديــوان عدالــت اداري در کنــار صلاحيــت رســيدگي بــه اعمــال اداري واحده ـا و مأمـوران دولتـي، صلاحيـت رسـيدگي بـه مطلـق شـکايات مـردم از مأمـوران ، واحده ـا و آيين نامه ه ـاي دولتـي ماننـد طـرح شـکايت کيفـري از مأمـوران دولتـي را نيـز دارد.
مقايسـه جايـگاه ديـوان مظالـم بـا ديـوان عدالـت اداري مؤيـد آن اسـت کـه قـرار گرفتـن ديـوان مظالــم بــه صــورت مســتقيم در ذيــل رييس کشــور يــا فــرد منصــوب ايشــان ، عــلاوه بــر اين کــه اسـتقلال ايـن مرجـع را بـراي رسـيدگي بـه شـکايات از مأمـوران و واحده ـاي دولتـي بيش تـر تضميـن ميکــرد، امــکان رســيدگي ايــن ديــوان بــه شــکايات از مأمــوران و مقامــات قضايــي را نيــز فراه ــم ميکــرد.