خلاصه ماشینی:
"این تعریف از بیرون به جنبش تزریق نشد،بلکه از زندگی روزمره در زیر سیطره اشغالگران جوشید و نمایان شد؛حتی رسانههای غربی نیز ناگزیر شدند جنگ نوجوانان سنگپران و تظاهرات مادران آنها را جایگزین نمایش ترورهای سازمان یافته چریکی کنند و در اخبار شب خود بگنجانند.
برای اجرای تئاتر،مجوز لازم است و چه این اجراها در اسراییل باشد-که اکنون شامل منطقه عربنشین شرق اورشلیم نیز میشود-و چه در مناطقی که بعد از جنگ 1967 به اشغال اسراییل درآمدهاند،سانسور از لحاظ اداری در مناطق مختلف به دو شیوه اعمال میشود.
متن نمایشنامه در اسراییل باید به زبان عربی،عبری و حتی انگلیسی به تصویب کمیته ممیزی فیلم و تئاتر،وزارت کشور و کمیته وزارت فرهنگ و آموزش برسد؛اما همان نمایشنامه برای اجرا در مناطق اشغالی-ساحل غربی و نوار غزه-بایستی مورد تأیید حکومت نظامی نیز باشد.
صحنه به دو قسمت تقسیم شده بود:در پایین بازیگران با حرکات کند،بخشی از داستان را روایت میکردند و در طبقه فوقانی صحنه،گذشته محجوب مرور میشد و او را در کسوت کارگر کارخانه،پلیس و نیز در زیر مجسمه آزادی در آمریکا نشان میداد که بطری خالی کوکاکولا را به سمت مشعل مجسمه پرتاب میکند و یا آدامس بادکنکی خود را باد کرده و با اسکیت ویراژ میدهد.
سومین و چهارمین نمایش گروه الهکاواتی«شب هزارویکم سنگپران» و«علی اهل جلیله»بر مبنای متن عربی و عبری مجوز اجرا در اسراییل را دریافت کردند؛اما هنگامی که برای اجازه اجرا در ساحل غربی به فرمانداری نظامی مراجعه کردند، هیچ مقام مسئولی آنجا نبود که به آنها اجازه اجرا بدهد."