چکیده:
در بررسی تاریخ ادبیات فارسی تا پیش از قرن هفتم، اسامی گروهی از بزرگان ادب فارسی همچون کسایی، فردوسی، سنایی، قوامی رازی، ناصرخسرو و ... را در زمره شیعه آل عبا مشاهده میکنیم. شیعت حیدر (مرتضی) در قرن هفتم بیشتر میشوند و در پی آن پیوندهای مذهب امامیه و ادبیات فارسی در قرن هفتم و هشتم استوار میشود. این نوشتار با روش دستهبندی، توصیف و تحلیل دادهها و سرانجام بررسی ژرفانگر (روش واکاویسنجشی) زمینهها و نشانههای تشیع را در سرایندگان پارسی سدههای هفتم و هشتم میکاود، و گرایشهای امامی سعدی و حافظ را بازمیجوید و در خلال واکاوی اندیشههای شیعی در ادبیات فارسی آن روزگاران و امعان نظر در سرودههای سعدی و حافظ، با اقامه سه دلیل در صدد است به برآیند دقیقی برسد. در پایان این بررسی با استشهاد به مصادر متقدم، مبرهن و مدلل میشود که سدههای هفتم و هشتم، نگرندۀ شوقی فراگیر به تشیع در ایران و فارس، و خیزابی بلند در اتصال و اتحاد پیروان آل یاسین با ادب فارسی هستیم. حاصل آنکه، شمار شاعران شیعی یا متشیع رو به افزونی میرود. با ثابتشدن این حقیقت تاریخی، بازنگری دقیق و موشکافانهای درباره مذهب سعدی و حافظ انجام میشود. در فرجام و ختام پژوهش، گرایشهای شیعی این دو شاعر بزرگ پارسی که از جان، محب آل رسول و فرزندان فاطمه (س) هستند و دست بر دامان رسول و آل او میزنند، آشکار میشود.
Studying the history of Persian literature before the seventh century, we find the names of a group of great Persian writers among the Shiites, such as Kasaei, Ferdowsi, Sanai, Ghavami Razi, Naser Khosrow, etc. Heydar (Morteza) Shiites increased in the seventh century, and after that, the links between the Imami religion and Persian literature were strengthened in the seventh and eighth centuries. By classifying, describing, analyzing the data, and finally examining in-depth (analytical method), this article discusses the contexts and signs of Shiism in Persian poets of the seventh and eighth centuries and seeks the Islamic tendencies of Saadi and Hafez. The research also tries to reach a precise conclusion by presenting three arguments while analyzing the Shiite teachings in the Persian literature of that time and paying close attention to the poems of Saadi and Hafez. At the end of this review, citing earlier sources, it becomes clear and reasoned that in the seventh and eighth centuries, there was widespread enthusiasm for Shiism in Iran and Persia as well as a long leap in connecting the followers of the Imams with Persian literature, due to which the number of Shiite poets or Shiite-looking poets increased. By proving this historical fact, a careful and meticulous review of the religion of Saadi and Hafez is made, and finally, the Shiite tendencies of these two great Persian poets are revealed, the poets who are deeply in love with the Prophet's family and the descendants of Fatima (AS) and resort to the Prophet (S) and his household.
خلاصه ماشینی:
این نوشتار با روش دستهبندی، توصیف و تحلیل دادهها و سرانجام بررسی ژرفانگر (روش واکاویسنجشی) زمینهها و نشانههای تشیع را در سرایندگان پارسی سدههای هفتم و هشتم میکاود، و گرایشهای امامی سعدی و حافظ را بازمیجوید و در خلال واکاوی اندیشههای شیعی در ادبیات فارسی آن روزگاران و امعان نظر در سرودههای سعدی و حافظ، با اقامه سه دلیل در صدد است به برآیند دقیقی برسد.
آنچه در این پژوهش در باب پیوندهای تشیع و ادب فارسی مراد است، واکاوی صورتی از تشیع با عنوان «تشیع محبتی» در آثار و سرودههای شاعران پارسیگو در سدههای هفتم و هشتم، بهویژه سعدی و حافظ، دو شاعر محبوب ایرانی، است که بر پایه سرچشمههای کهن در زندگی و آثار این بزرگان، دوستی و تولای اهل عبا و آل مصطفی (س) دیده میشود.
جوزا سحــر نهاد حمایل بـــرابـرم یعنی غــلام شاهم و سوگند میخورم 22 در پایان این غزل آمده است: حافظ ز جان محب رسول است و آل او حقــا بدین گـــواست خداوند داورم (شوشتری، 1354: 120-121) 23 در این غزل ابیات دیگری نیز دال بر وداد شاه مردان دیده میشود: نام محمد است و عـلی حــرز جان من وز ایــن دو نــام نیک بر اعدا مظفرم اما بهاءالدین خرّمشاهی، ضمن تأیید گرایشهای تشیعدوستانه در دیوان حافظ (خرمشاهی، 1396: بخش اول، 346)، او را شافعیمذهب دانسته و اشارات شیعی حافظ را توجیه کرده است (همان: 729 و 905).
"/> محیط طباطبایی نیز در یادداشتی که تمرکزش بیشتر بر رد بیدینی حافظ است، در عین تأکید بر تظاهر حافظ به محبت آل علی (ع)، او را مأنوس با مذهب فقهی مردم شیراز (شافعی) دانسته و درباره شعری که حافظ در اظهار تشیع سروده، یادآور شده است که این شعر در نسخههای قدیم دیوان او دیده نمیشود (محیط طباطبایی، 1367: 201).