چکیده:
از میان منابع مکتوب مرتبط با تاریخ ساسانیان، که به زبانهای گوناگون از جمله یونانی، لاتین، سریانی، عربی، فارسی میانه و چینی برجای ماندهاند، آثار بهجا مانده از تاریخنویسانِ بیزانسی حائز اهمیت است و علیرغم دشمنیهای میان شاهنشاهی ساسانی و امپراتوری بیزانس، اطلاعات بسیار مهمی در رابطه با تاریخ و فرهنگ ساسانیان در این منابع وجود دارد. یکی از این منابع، کتاب تاریخ جدید نوشتهٔ زوسیموس است که علیرغم وجود آگاهیهای مهم و ارزنده در این اثر، کمتر مورد توجه پژوهشگران این حوزه قرار گرفته و در پژوهشهای اخیر در زبان فارسی نیز جای آن خالی است. زوسیموس، که از تاریخنویسان سدهٔ پنجم و ششم میلادی است، کتاب تاریخ جدید را بهمنظور یافتن دلایل سقوط روم تألیف کرده و تاریخ امپراتوری روم از سال ۲۷ پیش از میلاد تا پایان سال ۴۱۰ میلادی را روایت کردهاست. زوسیموس در کتاب خود دربارهٔ روابط سیاسی و نظامی میان ساسانیان و رومیان و تشکیلات درونی شاهنشاهی ساسانی، گزارشهای مهم و سودمندی را ارائه کردهاست. در پژوهش حاضر به بررسی اهمیت و جایگاه تاریخ جدید زوسیموس در مطالعات حوزهٔ ساسانی پرداخته شدهاست.
Among the written sources related to the history of the Sasanians, they have survived in various languages, including Greek, Latin, Syriac, Arabic, Middle Persian, and Chinese, remaining works by Byzantine historians are essential. Despite the hostilities between the Sassanian Empire and the Roman Empire, these resources contain much information about the Sassanid history and culture. One of these sources is the New History by Zosimus. Despite the critical and valuable information in this work, Zosimos has become less of an interest in the research of this field, and the place of its absence is tangible in Persian research. Zosimus, a historian of the fifth and sixth centuries, wrote the New History to find out the reasons for the collapse of Rome and narrated the history of the Roman Empire from the 27th BC to the end of the year 410 AD. Zosimus presented essential and valuable reports in his book on political and military relations between the Sassanians and Roman and the internal organization of the Sassanid empire. This study discusses the significance and position of the New History in Sassanian studies.
خلاصه ماشینی:
جايگاه تاريخ جديد زوسيموس در تاريخ شاهنشاهي ساساني 1 محمد حيدرزاده تاريخ دريافت : ۱۴۰۰/۰۳/۱۱ تاريخ پذيرش: ۱۴۰۰/۰۵/۰۸ چکيده از ميان منابع مکتوب مرتبط با تاريخ ساسانيان، که به زبانهاي گوناگون از جمله يوناني ، لاتين ، سرياني ، عربي ، فارسي ميانه و چيني برجاي مانده اند، آثار به جا مانده از تاريخ نويسان بيزانسي حائز اهميت است و علي رغم دشمني هاي ميان شاهنشاهي ساساني و امپراتوري بيزانس ، اطلاعات بسيار مهمي در رابطه با تاريخ و فرهنگ ساسانيان در اين منابع وجود دارد.
دو دليل مهم براي اين استنباط وجود دارد؛ نخست اينکه واقعه نگار پس از وي، اوستاثيوس اپيفاني ٢، که از کارهاي زوسيموس به عنوان منبع استفاده کرده است ، تاريخ خود را از سال ۵۰۳ شروع کرد و از آنجايي که اوستاثيوس درباره ء دوره ء امپراتوري آناستاسيوس نوشته است و تاريخ نگاران بيزانسي معمولاً درباره ء امپراتور همزمان خود کمتر نوشته اند، مي توانيم فرض کنيم که اوستاثيوس در دوره ء جانشين آناستاسيوس يعني ژوستين يکم (۵۱۸-۵۲۷) مي زيسته است (Evagrius ٢٨٧ :٢٠٠١ ,Scholasticus).
آثار دکسيپوس امروزه مفقود شده اند و احتمال داده مي شود که يکي از کتابهاي او مورد استفاده ء زوسيموس بوده است ، يا کتاب اسکيتيکا٢، که گزارشي از جنگ هاي روم و گوت ها در سده ء سوم است و يا ديگر کتابش تاريخ رويدادنامه ٣ که در ۱۲ جلد تاريخ روم تا سال ۲۷۰ را نوشته است (xii :١٩٨٢ ,Ridley).