چکیده:
تاریخنگاری سیاسی از ویژگیهای کلی تاریخنگاری صفویان است که تکیه اصلی آن بر وقایع سیاسی و نظامی است و عنایت کمتری به امور اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری داشته است. با وجود این رویکرد غالب در تاریخنگاری سیاسی، اما با حمایت مؤثر صفویان از هنر و علاقهمندی برخی از مورّخان سیاسی به هنر خوشنویسی که در زمره منشیان، کاتبان و خوشنویسان دربار بودند، اهمیت و حجم مطالب ثبتشده درباره خوشنویسی، نسبت به سایر هنرهای دیگر در جایگاه نخست قرار گرفت. همچنین تحت تأثیر ویژگیهای تاریخنگاری سیاسی، کتاب گلستان هنر بهمثابۀ نخستین تاریخنگاری جدی در هنر ایران نگاشته شد که نشاندهندۀ ارزش و برتری هنر خوشنویسی از دریچۀ تحولات سیاسی و کانون دربار صفویه نسبت به سایر هنرهاست. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی، چگونگی بازتاب تاریخنگاری هنر خوشنویسی در تاریخنگاری سیاسی عصر صفویه بررسی شده است. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که ذکر جایگاه و منزلت، احوال بزرگان خوشنویسی، تاریخچه و اقلام مختلف خطوط و توجه خاص به قلم نستعلیق، طبقهبندی خوشنویسان و مهاجرتهای آنان در تاریخنگاری سیاسی این دوره بازتاب یافته است.
Political historiography is one of the general features of the Safavid historiography, which has its main reliance on the political and military events and has paid less attention to the social, economic, cultural and artistic affairs. Despite this dominant approach in the political historiography, with the effective support of the Safavids for art and the interest of some political historians in the art of calligraphy, who were among the court secretaries, scribes and calligraphers, the importance and volume of recorded materials on calligraphy was in the first place compared to other arts. Also, under the influence of the political historiography, Golestan-Honar was written as the first serious historiography in Iranian art, which shows the value and superiority of the calligraphy from the perspective of political developments and the center of the Safavid court over other arts. In this descriptive-analytical research, the historiography of the art of calligraphy is examined in the political historiography of the Safavid era. The findings indicate that the status of the great calligraphers, the history and various items of calligraphy and special attention to Nastaliq pen, the classification of calligraphers and their migrations are reflected in the political historiography of this period.
خلاصه ماشینی:
با وجود اين رويکرد غالب در تاريخ نگاري سياسي، اما با حمايت مؤثر صفويان از هنر و علاقه مندي برخي از مورّخان سياسي به هنر خوش نويسي که در زمره منشيان ، کاتبان و خوش نويسان دربار بودند، اهميت و حجم مطالب ثبت شده درباره خوش نويسي، نسبت به ساير هنرهاي ديگر در جايگاه نخست قرار گرفت .
تـــاريخ جهـــان آراي عباســـي، در کنار اخبار از برخي مشاهير اهل هنرخوش نويسي نام ميبرد محمــدطاهربن حســين وحيــد قزويني (١٣٨٣) تـــاريخ عباســـي يـــا روزنامـــه ذکر حوادث سياسي در اين کتاب غالب است و در لابه لاي آن ملاجلال ، ملاجلال الدين مـنجم به صورتي مختصر به خوش نويسان ميپردازد (١٣٦٦)، منتخب التـواريخ ، عبـدالقادر بـن در ذيل اخبار هندوستان ، به دليل ارتباط فرهنگي ايران با هندوستان ملوکشاه بداوني (١٨٦٩م ) اخباري در هنرخوش نويسي دارد خلاصه التواريخ ، قاضي احمد در خلال مباحث تاريخ شيخ صفيالدين اردبيلي تا نخستين سال هاي منشي قمي (١٣٨٣) شاه عباس يکم ، گزارشهايي از خوش نويسان آورده است بابرنامــه يـــا تــزوک بـــابري، از خوش نويسان درباري اخباري را نقل ميکند.
با در نظر داشتن اين ويژگي مهم که بيان ايدئولوژي شيعي در تاريخ نگاري سياسي عصر صفوي غالب گرديد، ميتوان به همراهي ذوقي و اشتراک معنوي مورّخان و خوش نويسان در اين دوره پي برد؛ چراکه در هنر خوش نويسي به آموزه هاي شيعي ازجمله مقام حضرت علي (ع ) و ائمه اطهار (ع ) در حُسن خط ، بسيار تأکيد شده است : سند علم خط بحسن عمل بس بود مرتضيعلي ز اول (منشي قمي، ١٣٥٢: ٦).