چکیده:
تمثیل یکی از نخستین و مهمترین صنایع ادبی است که در بلاغت و نقد قدیم و جدید به آن توجّه شده است. در کتاب های بلاغی قدیم باید آن را ذیل مبحث تشبیه مرکّب و استعاره تمثیلیه جستجوکرد؛ درحالی که در کتب بلاغی و نقد نوین ذیل تخیّل و تصویر از آن سخن رفته است. نگاهی به مبحث تمثیل در کتاب های آموزشی بلاغت دانشگاهی که چند نسل از دانش آموختگان ادبیّات در کشور ما بلاغت را از طریق آن ها آموخته اند، نشان می دهد که این مبحث در این کتاب ها مملوّ از تشتّت و آشفتگی و تناقض گویی است. در این گفتار، برای بررسی این موضوع و یافتن علل و عوامل آن، مقدّمتاً سیر تطوّر این مبحث بلاغی را در متون بلاغی سنّتی بررسی و سپس بر مبنای نتایج حاصل از آن، مطالب کتاب های بلاغت معاصر را نقد کرده ایم.نتایج به دست آمده نشان می دهد که علّت اصلی تشتّت و تناقض و نادرستی مطالب کتاب های بلاغی معاصر عدم اطلاع مؤلّفان آنها از متون کلاسیک بلاغت اسلامی و یا درک و برداشت سطحی و نادرست آن ها از این متون است. مقداری از این تشتّت و نادرستی و نابسامانی نیز ناشی از مشکلات و معضلات و اختلاف نظرهایی است که در خود متون کلاسیک وجود دارد؛ از آن جمله یکی اختلاف نظر عبدالقاهر و سکّاکی و خطیب قزوینی درباره این موضوع است که وجه شبه در تشبیه تمثیل عقلی و اعتباری است یا حسی و حقیقی. دیگر، غموض و تعقید و ابهام تعریفی است که خطیب قزوینی برای مجاز مرکّب آورده است که بخصوص بسیاری از مؤلّفان معاصر به واسطه آن، به نتایج نادرستی رسیده اند. روش تحقیق ما در این مقاله، تحلیلی - توصیفی است.
So far, several generations of literature students in Iran have learned rhetoric. Taking a look at the topic of allegory in the academic rhetorical textbooks, one finds these books fraught with confusion and inconsistency. In order to examine the issue and the corresponding causes and factors, we have first studied the evolution of this rhetorical topic in traditional rhetorical texts and then, based on the results, we have reviewed the contents of contemporary rhetoric books. The results show that the main reason for confusion and inaccuracy of the contents in the contemporary rhetorical books is the lack of knowledge of their authors about the classical texts on Islamic rhetoric or their superficial and incorrect understanding of these texts. Some of this confusion and inaccuracy is also due to the problems that exist in the classical texts themselves. One of them is disagreement between Abdul Qahir and Sakaki and Khatib Qazvini on the issue of whether the pseudo- aspect in the simile of allegory is rational and credible or sensory and real. Another problem is the confusion and ambiguity in the definition given by Khatib Qazvini for compound figurative concepts, through which many contemporary authors in particular have been misled and have reached incorrect conclusions. Our research method in this article is descriptive- analytical.
خلاصه ماشینی:
١-٢- پیشینۀ پژوهش پژوهش هایی در زمینۀ نقد بلاغت ســنتی، قبلا، صــورت گرفته اســت که از آن جمله ، میتوان به این موارد اشــاره کرد: شــوقی ضــیف در کتاب «تاریخ و تطور علوم بلاغت » (١٣٨٣) نظریـات بلـاغی علمـای بلـاغـت قبل از عبدالقاهر را به اختصـــار بیان کرده و همچنین نظریات عبدالقاهر، ســـکاکی و خطیب قزوینی را از روی آثار ایشـــان گزارش کرده است بدون اینکه آنها را نقد کند؛ عبدالخالق پرهیزی در کتاب «سیر علوم بلاغی در ادب فارسـی» (١٣٩٦) مطالب کتاب های سـنتی بلاغت فارسـی را ذیل هریک از مباحث بلـاغی به اختصـــار گزارش کرده و البته چون مطالب این کتابها در کتابهای آموزشـــی بلاغت مورد اسـتناد واقع نشـده است ، ارتباط چندانی به مطالب کتاب های آموزشی پیدا نمیکند؛ محسـن محمدی فشـارکی در مقالۀ «شـیوۀ سـکاکی در بلاغت » (١٣٨٢) شـیوۀ سـکاکی را در بلاغت از دیدگاهی خاص مورد نقد و بررسی قرار داده و پیشنهادهائی را مطرح کرده اســت که هیچ ارتباطی به نقد فنی و تطبیقی که در این مقاله مطرح اســت ، نـدارد؛ محمود فتوحی در مقـالـۀ «نگـاهی انتقـادی بـه مبانی نظری و روش های بلاغت سـنتی» (١٣٨٦) ایرادهائی بر جوانب مختلف مباحث بلاغت سـنتی وارد کرده اسـت که جنبۀ کلی و عام دارد و چندان ارتباطی به کتاب های آموزشــی بلاغت معاصــر و نقد و بررســی مطالب آن ها ندارد؛ غلام عباس رضــایی هفتادر و حســین چراغیوش در مقالۀ «نقدی بر تصــویر هنری از دیدگاه بلاغت ســنتی» (١٣٩١) تصــویر هنری را از دیدگاه بلاغت سـنتی مورد بررسی قرار داده و تفاوت آن را با دیدگاه بلاغت جدید بیان کرده اند که هیچ وجه مشـــترکی با مباحث این مقاله ندارد.