چکیده:
هدف: هدف این پژوهش بررسی و تحلیل مؤلفه و شاخصهای اصلیِ جریان تاریخنگاری چپ (کمونیستی) ایرانی در اولین دهۀ پس از پیروزی انقلاب اسلامی 1357ش است. در پاسخ به این سؤال که جریان تاریخنگاری چپ (کمونیستی)، دارای چه مؤلفهها و مشخصههایی در این دوران بودهاست. فرضیۀ این پژوهش این است که جریان تاریخنگاری چپ در دهۀ شصت شمسی بهعنوان یکی از پرکارترین دورهها در ادوار تاریخنگاری این جریان با تأثیر از فضای انقلابی آن زمان، دارای مؤلفه و مشخصههای خاصی بودهاست. با این توضیح که برخی از این مؤلفهها در تمامی ادوار تاریخنگاری این جریان مطرح بودهاست؛ ولی برخی دیگر متأثر از انقلاب اسلامی 1357ش و فضای انقلابی در اولین دهۀ پس از انقلاب نمود یافتهاند. روش/رویکرد پژوهش: روش پژوهش حاضر به شکل توصیفی– تحلیلی با تکیهبر منابع اسنادی و کتابخانهای است. یافتهها و نتایج: یافتههای این پژوهش نشان میدهد که دهۀ شصت شمسی به دلیل فضای باز انقلابی -بهویژه در اوایل این دهه- در ادوار تاریخنگاری جریان چپ یک نقطۀ عطف است. تولید آثار قلمی فراوان مورخان و نویسندگان چپ در قالب خاطرهنگاری و کتابهای تاریخی خود، منجر به ایجاد مؤلفهها و مشخصههای خاص این جریان تاریخنگاری در این دوران شدهاست این امر در جای خود میتواند نظم بهتری به مهمترین ویژگیهای این نوع تاریخنگاری بدهد و خصیصههای این نگرش تاریخی را نمایان سازد. ازجمله مؤلفههایی که در این پژوهش بررسی خواهد شد و میتوان آنها را مهمترین مشخصۀ تاریخنگاری چپ (کمونیستی) در اولین دهۀ پس از انقلاب اسلامی نامید، عبارتند از: نگاه ایدئولوژیک، اغراقگویی و بزرگنمایی، تولید واژگان و مفاهیم جدید، پیشینهسازی طولانی، شورویدوستی، وابستگی عقیدتی و سیاسی به کمونیست جهانی، تهمت و افترا به مخالفان خود، تضاد و تناقض، نپذیرفتن مسئولیت دربارۀ رویدادهای گذشته و مبارزه با امپریالیسم.