چکیده:
هدف از نگارش مقالۀ حاضر آن است که دو فرضیۀ مهم دربارۀ رستم التواریخ را با روش ابطالپذیری مورد وارسی قرار دهیم. رستمالحکما از آن دست مورخانی است که تاکنون قضاوتهای متعارضی دربارۀ او، شخصیت و نوع تاریخنگاریاش شده است؛ چنانکه شماری از تاریخپژوهان نوشتههای او و بهویژه رستم التواریخ را نمونهای از «توهم» و «هذیان» دانستهاند و در مقابل، شماری از دانشپژوهان علم سیاست او را از جمله اندیشهورزانی تلقی کردهاند که برخی از اندیشههای اساسی انقلاب مشروطیت آتی همچون «عرفیسازی» و «عنایت به تودههای مردم» را در در مطاوی آثارش جای داده بود. نگارندۀ مقاله حاضر سعی کرده است با استفاده از روش ابطالپذیری، فرضیههای متناقض فوق را به بوتۀ آزمون این روش بگذارد و میزان علمی بودن آنها را از منظر این روش ارزیابی کند. نگارنده روشن ساخته است که فرضیۀ نخست با روش استقراء صورتبندی و در چارچوب این روش دارای اعتبار است، ولی از منظر یک ابطالگر تاریخی، فرضیهای «ابطالپذیر» به شمار میآید. حال آنکه فرضیه دوم به دلیل ماهیت آناکرونیستی و فقدان گزارههایی مؤید آن فرضیه، از منظر روش پوپری، ابطالناپذیر و در نتیجه غیرعلمی است.
The purpose of writing this article is to test two prominent hypotheses about Rostam al-Tawarikh by the method of falsifiability. Rustam Alhokma is one of the historians that so far, there have been Paradoxical judgments about his personality and Type of historiography; As some historians have considered his works, especially Rostam al-Tawarikh, as an example of "illusion" and "delusion", On the contrary, a number of political scientists have included him a thinker that Some of the basic ideas in the future Constitutional Revolution such as "secularization" and "care for the masses " was placed in his works. The author has tried to test the above contradictory hypotheses by using the method of falsifiability and evaluating their scientificity from the perspective of this method. The author has made it clear that the first hypothesis is formulated by the inductive method and is valid within the framework of this method, but from the point of view of a historical refutation, it is a "falsifiable" hypothesis. However, due to the anachronistic nature and lack of propositions that support that hypothesis, the second hypothesis is irrefutable from the point of view of the Popper method and therefore unscientific.
خلاصه ماشینی:
رستم الحکما از آن دست مورخـانی اسـت که تاکنون قضاوت های متعارضی دربارۀ او، شخصیت و نـوع تـاریخ نگـاری اش شـده است ؛ چنان که شماری از تاریخ پژوهـان نوشـته هـای او و بـه ویـژه رسـتم التـواریخ را نمونه ای از «توهم » و «هذیان » دانسته اند و در مقابـل ، شـماری از دانـش پژوهـان علـم سیاست او را از جمله اندیشه ورزانی تلقی کرده اند که برخـی از اندیـشه هـای اساسـی انقلاب مشروطیت آتی همچون «عرفی سازی » و «عنایت به توده هـای مـردم » را در در مطاوی آثارش جای داده بود.
زرگری نژاد هذیان گویی رستم الحکما را در قالـب یـک «فرضیه » و نه «امر اثبات شده » بیان کرده است (زرگری نژاد، ١٣٧٩: ٧٦) و اتفاقا بـه نظـر راقـم این سطور به سبب ماهیت فرضـیه ای همـان گـزاره اسـت کـه وی بعـدا در کتـاب روزشـمار تحولات ایران در عصر قاجاریه آن فرضیه را ابطال کرد.
گفتنی است فرضیه دوم دربارۀ اندیشۀ رستم الحکما و نـسبت آن بـا تجـدد و مـشروطیت ابطال ناپذیر، از منظر روش پوپری غیرعلمی است ؛ زیرا اساسا داده های قابل اتکـایی کـه مؤیـد فرضیۀ دوم باشد، وجود ندارد و به نظر می رسد این مدعا خصلت آناکرونیکی دارد.
Popper, Karl Raimund (1370) The logic of scientific discovery, Translated by Āḥmad Ārām, Tehrān, sorūš.
) Rūznāme Mīrzā Moḥammad Kalāntar-e Fārs, Edited by Ābbās Eqbāl, Tehrān, Ketābḵāneh Sanāī.
(2013) "Falsifiability", in: Encyclopedia of Philosophy and the social science , vol 1, Los angeles: Sage Publication White, Kevin (2006) "Falsification" , The Cambridge dictionary of sociology, Edited by Bryan s.