چکیده:
نقش تاریخی نظامیان در بهقدرترساندن خاندانهای حکومتگر و همچنین ثباتبخشی به نظامهای سیاسی در برابر تهدیدهای درونی و بیرونی، اهمیت و جایگاه آنان را بهعنوان یکی از بازیگران اصلی ساختار سیاسی حکومتها مشخص میکند. از سویی، حضور نظامیان در عرصۀ روابط خارجی حکومتها، بر اهمیت آنان در نظامهای سیاسی افزوده است. در نظام حکومتی شیعی صفویه، نظامیان چه در مرحلۀ تأسیس، تثبیت و تداوم نظام سیاسی و چه در عرصۀ سیاست خارجی، حضوری مؤثر داشتند و از کنشگران اصلی به شمار میآمدند. هدف این پژوهش، بررسیِ نقش نظامیان در سیاست خارجی ایران عصر صفویه در دورۀ تأسیس، یعنی زمامداری شاه اسماعیل اول بهروش توصیفی- تحلیلی بر اساس دادههای منابع کتابخانهای است. یافتههای پژوهش نشان میدهند که بهدلیل نقش مؤثر نظامیان قزلباش در پایهگذاری حکومت صفویه و فقدان تفکیک دقیق وظایف منصبهای حکومتی در دهههای آغازین این دولت، نظامیان در سیاست خارجی شاه اسماعیل اول، چه در قالب تکاپوهای نظامیگری، جنگ با همسایهها و دفاع از مرزها و حاکمیت صفویه و چه در قالب اقدامهای تبلیغی برونمرزی در تهییج مریدان و هواخواهان صفویه و نشر اندیشۀ شیعی، همواره یکی از ارکان اصلی بودند و در تثبیت قدرت شاه اسماعیل و موجودیت نظام سیاسی صفویه، نقشی مهم ایفا کردند.
خلاصه ماشینی:
يافتـه هـاي پژوهش نشان مي دهند که به دليل نقش مؤثر نظاميان قزلباش در پايـه گـذاري حکومـت صـفويه و فقدان تفکيک دقيق وظايف منصب هاي حکومتي در دهه هـاي آغـازين ايـن دولـت ، نظاميـان در سياست خارجي شاه اسماعيل اول ، چه در قالب تکاپوهاي نظاميگري، جنگ با همسايه هـا و دفـاع از مرزها و حاکميت صفويه و چه در قالب اقدام هـاي تبليغـي بـرون مـرزي در تهيـيج مريـدان و هواخواهان صفويه و نشر انديشۀ شيعي، همواره يکي از ارکان اصلي بودند و در تثبيت قدرت شاه اسماعيل و موجوديت نظام سياسي صفويه ، نقشي مهم ايفا کردند.
سامان سياسي صفويه در آغاز، نظامي بود و فرمانـده اي نظـامي و صـوفي آن را بنيـان نهـاد؛ ازاين رو، نقش نظاميان در اين حکومت انکارناپـذير اسـت (منصـوري لاريجـاني و شـيرزادي، ١٣٨٣: ٢١)؛ اما پرسشي که در اينجا طرح ميشود، آن است که چه رابطه اي ميـان سياسـت خارجي حکومت شاه اسماعيل صفوي با نيروهاي نظامي آن وجود داشت ؟ براي پاسخ به اين پرسش و شناخت اين رابطه ، آنچه نخست اهميت مييابد، توجه به اين نکته است که يکي از عوامل حضور نظاميان در سياست خـارجي شـاه اسـماعيل اول ، مؤلفـۀ «نظاميگرايي» حکومت صفويه ، به معناي سلطۀ طيفي از نظاميان بـر همـۀ شـئون حکومـت است که به رغم انبوه نوشته ها در بارٔە سلسلۀ صفويه و بررسي جنبه هاي گونـاگون آن توسـط مورخان ، کم تر توجه پژوهشگران را جلب کـرده اسـت ، نظاميـاني کـه از قضـا خـود صـوفي، صوفيزاده و شيعه بودند.